شاید طردشدن شایع ترین زخم، در بین تمامی زخم های عاطفی باشد که در طول زندگی مجبور به تحمل آنها هستیم. در دوره نوجوانی و در حین تحصیل، بارها از جمع های دوستانه حذف و در تیم مدرسه، به عنوان آخرین نفر انتخاب شده ایم، برای رفتن به مهمانی تولدی که همه همکلاسی ها در آن حضور داشتند، دعوت نشده ایم، بارها توسط دوستان قدیمی از محافل دوستانه حذف شده و مورد طعنه و آزار همکلاسی هایمان قرار گرفته ایم. سرانجام چالش مطرودشدن های دوران کودکی را پشت سر گذاشتیم تا به این نتیجه برسیم که انبوه بزرگی از تجربه های جدید طردشدن، در انتظار ما است. در بزرگسالی نیز گاهی از قرارهای دوستانه حذف می شویم و گاه توسط کارفرمایان رد و توسط دوستان قدیمی خود سرزنش می شویم. حتی ممکن است همسرمان، ما را پس بزنند، همسایگان برخوردی سردی با ما داشته باشند و اعضای خانواده، ما را از جمع خود برانند.