همهجا بوی گلوله بود و آتش و باروت. صدای غرش خمپارهها، هواپیماها و آژیرهای دلهرهآور به گوش میرسید. جنگ خانمانسوز جان همه را به لب رسانده بود. آتش و دود خبر از اتفاقی دردآور میداد. مردم هراسان اینطرف و آنطرف در حرکت بودند. به هم تنه میزدند؛ بدون اینکه فرصتی باشد که نگاهی برای عذرخواهی به هم بیندازند. آتش روی سر مردم بود.