درباره کِی، کجا و چگونه آقای ایزدی دیوار را می شکند؟
در این داستان خواهید خواند:
آقای ایزدی کمکی به زنش نمیکند، تا پایین بپرد.
آقای ایزدی چیز را از بدنش بیرون میکشد و از بین میبرد، تا خلاص شود.
آقای ایزدی شیر کپسول اکسیژن تنفسی مادرش را تا آخر باز میکند، تا خفهاش کند.
آقای ایزدی دخترش را حبس میکند، تا تربیتش کند.
آقای ایزدی خرچنگش را میپزد و میخورَد، تا سیر شود.
آقای ایزدی به فائزه حمله میکند، تا لذت ببرد.
آقای ایزدی مرد غریبه را کور میکند، تا تلافی کند.
آقای ایزدی مرغدارها را هم کور میکند، اما دقیقاً نمیداند چرا.
آقای ایزدی دیوار صوتی را میشکند.