اعتقاد به ظهور منجی به نخستین روزهای تاریخ پیامبران برمیگردد. در همه ادیان توحیدی به فراگیر شدن یکتاپرستی، عدل و داد و نجات انسان از ظلم و ستم بشارت داده شده است و در همه ادیان کسی میآید که سرآمد همه پاکان و پیامبران و منجی بشر است. انبیای بزرگ از جمله زرتشت(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و رسول گرامی اسلام(ص) به آمدن منجی بشارت دادهاند و حتی ادیان غیر الهی همچون هندوئیسم هم منجیای با نام کالکی دارند که روزی ظهور خواهد کرد و جهان را سراسر عدالت خواهد نمود. در دین اسلام به امام دوازدهمی بشارت داده شده که نامش مهدی است و فرزند امام یازدهم شیعیان است. منابع اسلامی به قدری آمدن چنین شخصی را قطعی میکنند که به بیان پیامبر اکرم (ص) حتی اگر یک روز از عمر جهان باقی مانده باشد، خداوند آن یک روز را به قدری طولانی خواهد کرد که منجی موعود ظهور کند و حکومت عادلانهٔ خود بر جهان را تشکیل دهد. دشمنی با عقیده ظهور منجی هم بسیار قدیمی است و از آنجایی که گسترش عدالت اولین کار و برنامه او است، سرسختترین دشمنان موعود را طبقه حاکمان تشکیل میدهند. آنها با مقابله مستقیم با مروجان فرهنگ مهدویت یا باتقویت جریانهای انحرافی سعی در از بین بردن یا بیرنگ کردن این آموزه در میان انسانهای مؤمن دارند. از جمله جریانهایی که در یکی دو سدهٔ اخیر برای به حاشیه راندن مفهوم مهدویت و واژگونی محتوایی آن به راه افتاد جریان بهائیت است. شناخت مختصر تاریخچهٔ بهائیت و شکلگیری آن پیش نیاز شناخت اعتقادات این گروه و مقدمهای برای بررسی مغایرتهای آن با ادیان آسمانی است. پس از شناخت تاریخچهٔ این گروه، میتوان به نقد و بررسی اعتقادات آنان و شناخت تضادهای درونی تعلیمات ایشان پرداخت. کتاب «آشنایی کوتاه با بهائیت»، تنها به بررسی تاریخ پیدایش بهائیت و معرفی رهبران آن میپردازد.