کارن هورنای بسیاری از نظریات فروید، از جمله نظریه معروف «غریزه? جنسی» او را رد میکند. وی برخلاف فروید که علت اساسی بیماریهای روانی را سرکوب نمودن تمایلات غریزی و از همه مهمتر غرایز جنسی میداند، معتقد است که بیماریهای روانی حاصل روابط خشن و ناهنجار افراد محیط با کودک میباشد. خانم هورنای معتقد است که محیط نابهنجار دوران کودکی زمینهساز اصلی عصبیت است و اضطرابی که از این طریق در وجود فرد پا میگیرد و ناتوانی فرد در مقابله با این اضطراب دو ستون اصلی عصبیت به شمار میآیند؛ و تضاد سه تمایل عمدهای که در فرد در واکنش با محیط ناسالم بصورت برتریطلبی، مهرطلبی و انزواطلبی پدید میآید مسالهء لاینحل فرد عصبی میگردد. «شخصیت عصبی زمانهء ما» اولین اثر کارن هورنای روانکاو برجستهء معاصر است. در این کتاب، هورنای اصول نظریات خود را در خصوص ساختمان عصبیت بیان میکند و به صورتی جامع، دقیق و موشکافانه به ترسیم خصوصیات شخصیت عصبی و نحوهء شکلگیری و رشد آن میپردازد. با آنکه کتاب، بحثی تحلیلی در شناخت عصبیت است و در آن با ظرافتی کمنظیر یکدسته مباحث فنی مطرح شده، با این حال از چنان سادگی و وضوحی برخوردار است که همه کس، اعم از متخصص و فرد عادی، میتواند از آن استفاده کند و به درک و بینش تازهای نسبت به وجود خود دست یابد. هورنای می گوید :" به نظر من در ساختمان عصبیت، اضطراب حکم تنه درختی را دارد که ده ها شاخه فرعی از آن می روید. شخص عصبی برای تسکین اضطراب و جلوگیری از غلیان آن، دست به یک سری تلاش ها و حیله های دفاعی می زند که خود این تلاش ها به وخامت مسئله می افزاید و ساختمان عصبیت را بطور عجیبی پیچیده و بغرنج می سازند."