گفتهاند تشتت و افتراق زبانْ عقوبت آدمیان بوده است؛ و ترجمه تلاش برای رسیدن به آن زبان وفاق، زبان همدلی، زبان کامل و بینقص، زبان آدم و حوا، زبان بهشت. «برج بابل» حالا نماد ناسوتی و ازدسترفتهی آن لغت تنها، آن زبان یگانه، زبان همدلی انسانهاست. مجموعهکتابهای «برج بابل» شاید تلاش ما در بزرگداشت همدلی از راه همزبانی است: رمانَکها یا داستانهای بلندی که در غرب به آنها «نوولا» میگویند، و از قضا بسیاری از آثار درخشان ادبیات مدرن ایران و جهان در چنین قطع و قالبی نوشته شدهاند؛ آثاری که هر چند با معیار کمّی تعداد صفحه و لغت دستهبندی میشوند، در اشکال سنجیده و پروردهی خود هیچ کم از رمان ندارند. در طبقهبندی این مجموعه، مناطق جغرافیایی را معیار خود قرار دادهایم و به شکلی نمادین، نام یکی از شخصیتهای داستانی بهیادماندنی آن اقلیم را بر پیشانی هر دسته نهادهایم؛ مانند «شوایک» برای ادبیات اروپای شرقی و «رمدیوس» برای ادبیات امریکای لاتین. آثار ایرانی این بخش در مجموعهای به نام «هزاردستان» ارائه میشود. این کتابها را میتوان در مجال یک سفر کوتاه، یک اتراق، یک تعطیلات آخر هفته خواند و به تاریخ و ذهن و زبان مردمان سرزمینهای دیگر راه برد. در این سفرهای کوتاه به بهشتِ زبان، همراهمان شوید.
اولین کتابی بود که از فوسه خوندم و امیدوارم کتابای دیگش همچین نوع نوشتاری نداشته باشن. جوری که متن نوشته شده بود خیلی منحصر به فرد بود که اصلا باب میل من نبود به سختی کتاب رو تموم کردم. اوایل که اصلا درک نمیکنید دارید چی میخونید روایت کند پر از ویرگول و عجیب غریب، البته اخر میفهمید چی به چیه اما اصلا ارزششو نداشت. امیدوارم هرکی میخواد این کتاب رو بخونه ازش لذت ببره.
هوای همدیگه رو داشته باشیم.
5
اگرچه شاید اولش به نظر خوندنش سخت باشه اما انقدر داشت ان گویی ماهرانه ای داره که از ی جایی به بعد دوست دارید بخونید و بخونید. تجربه ای که با این راحتی این روزا بدست نمی آید. البته ترجمه روان هم فوق العاده اثرگذار بوده