امروزه به دلیل وجود رسانههای مختلف، اطلاعات هشداردهنده کاملاً در دسترس هستند. در اخبار همیشه از معدود افراد بدشانسی گفته میشود که در هنگام رخداد فاجعه آمادگی نداشته و در زمان نامناسب در مکان نامناسبی گیر افتادهاند. در روزنامهها همیشه آمار تلفات و شمار مرگومیر در طی حوادث و چیزهایی از این قبیل وجود دارد. حتی اینترنت هم به جایی برای منابع مختلف اخبار ناخوشایند دربارهٔ کسانی که در شرایط وخیم بدون آمادگی گیر افتاده و واکنش نامناسبی داشتهاند تبدیل شده است.
پایستگرایان و بقاجویان میتوانند نمونههای زیادی بیاورند که اگر در آن شرایط، آمادگی و واکنش مناسبی صورت میگرفت، بسیاری از انسانها زندگیشان را از دست نمیدادند؛ مثل رکود بزرگ بعد از سقوط والاستریت در سال ۱۹۲۹ و طوفان آیرین و کاترینا. این رخدادهای غیرمنتظره و غیرقابلکنترل باعث شد تا بعضی از افراد زندگیشان را فقط بهخاطر اینکه آمادگی نداشتهاند از دست بدهند.
هرچند که امکان به خطر افتادن تحت کنترل کسی نیست؛ کسی نمیتواند طوفانی را که به سمت استان خاصی پیشروی میکند متوقف کند؛ کسی نمیتواند جلوی اوباش خشمگین را بگیرد؛ کسی نمیتواند مانع ورود یک دزد بالقوه به خانهای شود. این چیزها واقعاً اتفاق میفتد.
بههرحال واکنشهایی که انسان میتواند در این شرایط از خود نشان دهد قابلکنترل هستند. شما نمیتوانید طوفان را متوقف کنید اما میتوانید خودتان را برای آن آماده کنید. نمیتوانید جلوی اوباش خشمگین را بگیرید اما میتوانید از خودتان در برابر آنها محافظت کنید. نمیتوانید جلوی دزد را بگیرید اما مطمئناً میتوانید از خودتان در برابر او دفاع کنید.
این همان خط فکری است که در صفحات این کتاب جریان دارد. در اینجا هدف آماده کردن مخاطب با استفاده از دانش موردنیاز است، هم برای آماده شدن و هم واکنش نشان دادن به بعضی از انواع فاجعههای شهری که ممکن است اتفاق بیفتد.
با در نظر داشتن این موضوع، این کتاب خواننده را ترغیب میکند تا پیشرفت کرده و بیشتر خودش را مجهز به اطلاعات مفید کند؛ اطلاعاتی که بتواند تفاوت بین بقای موفق و سبک زندگی فلاکتبار را نشان دهد.