مجموعه داستان نیازمندیها نوشتهی ساناز اسدی است که شامل هفت داستان میشود. نقطهی قوت تمام داستانها شخصیتپردازی دقیق نویسندهست. آدمهایی وامانده در روزگار معاصر که هر کدام حادثه را از سر گذراندهاند. آدمهایی فراری از گذشتهی خود که سعی در فراموشی آن دارند. پایانبندیهای دقیق و موثر داستانها نیز مخاطب خود را به چالش میکشاند تا داستان بعد از اتمام خود نیز در ذهن خواننده ادانه پیدا کند. ایدئولوژی نویسنده در داستانها کاملاً مشخص است. آنچه قهرمانهای داستانها را در وضعیتهای بهوجود آمده قرار داده، نه نتیجه انتخابهایشان بلکه تحمیل شده به آنهاست. برشی از مجموعه داستان «نیازمندی ها» درست وسط زمستان، بعد از پنجاه سال، سه روز و سه شب برف آمد. شب اول ذوق زده بودیم. پدر پشت پنجره ایستاده بود و با هیجان برف را نگاه میکرد. صبح روز دوم هنوز داشت میبارید. شب که شد همهچیز ترسناک شد. همسایهها خبر میدادند جادهها بسته شده. چند نفر توی ماشینها گیر کردهاند درختهای میوه شکسته و چند تا خانه سقفشان خراب شده. آن شب پدرم تا صبح پشت پنجره ایستاد.
خیلی عالی بود. داستان های کوتاه کتاب ، برشی غم انگیز از زندگی اند و تاثیر گذار هستند. با وجود حجم کم ، خیلی خوب و گیرا نوشته شده.اگر اول کتاب " سخت پوست " نویسنده را بخونید با نوع قلم و نوشتارش آشنا میشید و از این کتاب لذت بیشتری میبرید. ممنون از نویسنده محترم