0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب پشت درخت توت نشر نیماژ

کتاب پشت درخت توت نشر نیماژ

کتاب متنی
نویسنده:
درباره پشت درخت توت
«پشت درخت توت» داستان آرمان‌خواهی آدم‌هایی است که آرمان‌هایشان برای آدم‌های دیگری تبلور پیدا می‌کند. آدم‌هایی که مبارزه می‌کنند٬ از جان و مال و خانواده خود می‌گذرند٬ دور از خانه و خانواده پیر می‌شوند و در نهایت در تنهایی می‌میرند. آرمان‌خواهانی که ثمره آرمان‌‌خواهی‌شان مرگ است و عزلت و خانواده‌‌هایی تنها و بی‌‌کس. خلاصه داستان: نویسنده‌ای که مدت‌هاست رمانی را در ذهن دارد با یافتن فرصتی سرانجام اقدام به نوشتن می‌کند. قهرمانان داستان که ناتوانی او را برای دنبال کردن ماجرا می‌بینند به یاری‌اش می‌آیند و داستان آغاز به حرکت می‌کند. ماجرا از دهه چهل درتبریزشروع می‌شود. زندگی یک معلم ساده روستاها به علت شرایط حاد سیاسی آن روزها ناگهان از روال عادی در می‌آید و سال‌های پر تب وتاب این خانواده را درگیر دشواری‌ها و حوادث می‌کند وسرانجام آن‌ها را از روزهای انقلاب ۵۷ نیز عبور داده وبه دهه شصت می رساند… درباره‌ی نویسنده: احمد پوری درباره‌ی خودش می‌گوید: «در ۲۳ فروردین ۱۳۳۲ پدرم، کارمند ۳۰ ساله دارایی تبریز که علاقه بسیاری به کتاب خواندن و ادبیات داشت صاحب دومین پسر شد که من بودم. به یاری او بود که خیلی زودتر از بچه های همسن خود به کتاب خوانی پرداختم اما تا خواستم از او بیشتر یاد بگیرم و پا به پایش بروم مرا که ده سالم بود با مادرم و پنج بچه دیگر گذاشت و به خواب ابدی رفت. باقی راه را باید خود در این برهوت می رستم بی دست هیچ پالیزبان. روزگار کودکی و نوجوانی به بازی و کار و درس خواندن و کتابخواری گذشت …» برشی از رمان پشت درخت توت: صفحه را برمی‌گردانم تا اولین سطرهای رمان را بخوانم. صدای قدم زدن در حیاط را این بار واضح‌تر می‌شنوم. گوش می‌خوابانم، صدا واقعی است و ربطی به وهم و خیال ندارد. بلند می‌شوم. به‌طرف پنجره می‌روم. او از پشت درخت توت می‌آید بیرون. دو سه قدم به‌طرف درخت سیب می‌رود و این بار می‌ایستد و دیگر حرکت نمی‌کند. فرصتی است که دقیق‌تر نگاهش کنم. با انگشت ضربه‌ای روی شیشه‌ی پنجره می‌زنم. آرام و با تأنی سرش را به‌سوی پنجره می‌چرخاند و نگاهم می‌کند. هوای گرگ‌ومیش نمی‌گذارد چشم‌هایش را به‌روشنی ببینم. ذره‌ای ترس در دلم نیست. هرگز آدم شجاعی نبوده‌ام اما این موجود اصلاً تهدیدی برایم نیست. از اتاق بیرون می‌روم. وارد دهلیز می‌شوم و در حیاط را باز می‌کنم. می‌ترسم دربرود اما همچنان ایستاده است. دو پله‌ی ساختمان را می‌روم پایین و قدم در حیاط می‌گذارم. با صدای بلند سلام می‌دهم. رو می‌چرخاند به‌سوی من. این بار چهره‌اش را روشن‌تر می‌بینم. لبخند می‌زند و با سر جواب سلامم را می‌دهد. می‌پرسم: «با که کار دارید؟»…

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۰۷ مگابایت
تعداد صفحات
240 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۸:۰۰:۰۰
نویسندهاحمد پوری
ناشرنشر نیماژ
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۰/۰۸/۱۰
قیمت ارزی
3 دلار
قیمت چاپی
158,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۰۷ مگابایت
۲۴۰ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
5
از 5
براساس رأی 1 مخاطب
5
100 ٪
4
0 ٪
3
0 ٪
2
0 ٪
1
0 ٪
1 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

نحوه روایت داستان خیلی جالب و ابتکاری بود.

5
(1)
٪70
60,000
18,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
پشت درخت توت
احمد پوری
نشر نیماژ
5
(1)
٪70
60,000
18,000
تومان