میگن هیچوقت اسم بیمارایی که میمیرن رو فراموش نمیکنی و من برا اولین بار مجبور به لمس این واقعیت شدم. طی چند هفتهی بعد، خودخوری کردم و برای اولین بار، این شرمساری مضر که توی فرهنگ پزشکی ما هست، این احساس انزوا و تنهایی رو تجربه کردم. این، اون حس سالم شرمنده بودنی نیس که همه دارن، نه برا اینکه نمیتونید در مورد این موضوع با همکاراتون صحبت کنین. شما اون احساس سالم رو میشناسین، مثل وقتی که به یه دوست صمیمی، در مورد نگه داشتن یه راز خیانت میکنین و بعد گیر میافتین.