«وی.اس.نایپل» نویسنده انگلیسی داستانهای قرن بیستمی و برنده جایزه نوبل است، نایپل، در یکی از برترین رمانهایش «خیابان میگل» روایت داستان را از زبان کودکی خردسال شروع میکند و در طول داستان به تدریج راوی بزرگتر میشود. هریک از هفده بخش خیابان میگل، به شکل فرعی به زندگی یکی از ساکنان این خیابان تعلق دارد و زندگی ساکنین با تمام ناتواناییها، غمها و شادیهایشان در داستان جریان دارد. در خیابان میگل میخوانیم: «در برگشتن به خیابان میگل اولین کسی را که دیدم هَت بود. سلانهسلانه از کافه برمیگشت و روزنامهای زیر بغل زده بود. دستی تکان دادم و فریاد زدم. تنها چیزی که گفت این بود: «خیال میکردم حالا دیگر تو هوا پرواز می کنی.»