مری شلی، زمانی که تنها ۱۸ سال داشت، شروع به نوشتن کتاب فرانکنشتاین کرد. این اثر که همزمان، تریلری گوتیک، عاشقانهای پرحرارت و حکایتی هشداردهنده در مورد خطرات علم است، داستان علمآموزی متعهد به نام ویکتور فرانکنشتاین را پی میگیرد. فرانکنشتاین که به شکل وسواس گونهای به دنبال یافتن علت زندگی و همچنین، جان بخشیدن به اشیای غیرزنده است، انسانی را با استفاده از اعضای بدن دزدیده شده از اجساد خلق میکند؛ اما پس از این کار، زشتی و مخوف بودن این موجود، او را تا سر حد مرگ میترساند. این موجود که زمانی بسیار آرام و بیآزار بود، پس از شکنجه شدن با تنهایی و انزوا، به جانوری شرور تبدیل میشود و به دنبال انتقامی خونبار از آفرینندهاش، فرانکنشتاین، میافتد. این رمان که جزء مهمترین آثار پیشرو در ژانرهای ترس و علمی تخیلی است، نه تنها داستانی جذاب و دلهرهآور را روایت میکند، بلکه سوالات ژرفی دربارهی مفهوم زندگی و جایگاه آدمی در کائنات را در ذهن مخاطب برمیانگیزد: انسان بودن چه معنایی دارد؟ ما چه مسئولیتهایی در برابر یکدیگر داریم؟ تا چه اندازه میتوان طبیعت را دستکاری کرد؟ در عصر حاضر که پر است از خبرهای اهدای اعضای بدن، مهندسی ژنتیک و ترورهای زیستی، جواب این سوالات بیش از هر زمان دیگری بااهمیت جلوه میکند.