بخشی از کتاب:
در تابستان ۲۰۱۵، فضاپیمای «افقهای نو»ی ناسا به جای جذاب ماجرای سفر نُهسالهاش رسید: موقعی که این کاوشگر در ساعت ۱۱:۴۹ ظهر چهاردهم ژوئیه از کنار پلوتو رد شد، مجموعهتصاویر دقیق و تعریفیای از سطح این سیارهی سابق گرفت. با اتمام مأموریت «افقهای نو»، ناسا دادههای فضاپیما را دانلود میکند؛ حافظهاش را پاک میکند، و با فضاپیما که راه خودش را در تیرهنای فضا در پیش گرفته، برای همیشه وداع میکند.
اما از آن لحظه به بعد، این فضاپیما محمولهای متفاوت حمل خواهد کرد: خاطراتی از خانه را. مهندسان در نظر دارند تا پس از دریافت کل دادههای علمی فضاپیما، پیام «یک زمین» را، که بناست اولین چشمانداز جمعسپاریشده از سیارهی ما را ارائه کند، روی حافظهی فضاپیما بارگذاری بکنند. در این فاصله، هرکس که به اینترنت دسترسی دارد، میتواند محتوایی آیندهنگرانه، اعم از تصویر، صدا، ویدئو، متن و شبیهسازی سهبعدی بفرستد و هیأتی [از داوران] هم به چیدمان نهایی این محتوا رأی بدهند. کیهانیترین هشتگ.
در حال حاضر، وبسایت پیام «یک زمین» از بازدیدکنندگانِ خود میخواهد که فقط یک اصطلاح را پیشنهاد بکنند که گویای ”آن جنبهای از حیات زمینی باشد که به زعم [گردانندگان این سایت] باید آن را در یک پیام کیهانی لحاظ کرد“. اخیراً من هم در این سایت ثبت نام کردم تا پیشنهاد خودم را بدهم، و متوجه شدم کار مشکلی است. بعد از آنکه سرانجام [با خودم به نتیجهای رسیدم و] عبارت «ارتباط» را تایپ کردم، سایت، مرا به مجموعهاصطلاحاتی از جوابهای یککلمهایِ بقیه هدایت کرد. «اکتشاف»، «کنجکاوی»، «امید»، «فقر»، «مسیح»، «گربه».
وقتی هنرمند فضاییِ آمریکایی، یان لامبرگ (Jon Lomberg)، که همکاری بلندمدتی هم با اخترشناس آمریکایی، کارل ساگان (Carl Sagan) داشته، برای اولین بار ایدهی پروژهی پیام «یک زمین» را مطرح کرد، فقط از یک باور انگیزه میگرفت: اینکه نامههایی که به فضا فرستاده میشود باید از همهی سیارهمان نمایندگی بکنند، نه فقط از قدرتها، دانشمندان، یا فرقههای آخرالزمانی. ایدهی قشنگی است؛ و سابقاً نیز نظرسنجی از شرکتکنندگان در شوهای تلویزیونیای مثل «کی میخواد میلیونر شه؟» جواب داده. ولی آیا واقعاً میشود روی عوام حساب کرد که بیایند و سیمای هنرمندانهای از خودشان را برای یک تمدن بیگانه ترسیم بکنند؟ و اصلاً آیا ضرورتی دارد که ما [در این پیام] از خودمان حرف بزنیم؟