این کتاب زندگینامه شخصی است که الآن چهل ساله است. وقتی خردسال بوده از نورگیر روی پشتبام سقوط کرده و سالها مشکل داشته است. اما با درایت و تدبیر خانواده، این مشکلات را ساماندهی کرده است. اما تجارب بسیار اندوخته و در واقع سرمایه اصلیاش این تجاربی است که در سالهای متمادی اندوخته است.
وظیفهشناسی و اخلاقیات نیک او موجب شده تا خودخواه نباشد و این تجارب را خودخواری نکند بلکه در اختیار همگان بگذارد و از این سرمایه، همه هم سرنوشتیها و عموم مردم استفاده کنند.
نویسنده با صداقت و صادقانه، رخدادهای زندگیاش را وارسی میکند، از سَر خجالت مطلبی را سانسور نکرده و عین واقعیتها را گزارش کرده است. هر چند نویسنده حرفهای نیست و اولین کتابش است اما به دلیل بیپیرایگی و نداشتن شیله و پیله در گزارشهایش توانسته متنی جذاب و دلنشین ارائه کند.
این کتاب زندگی نامهه خود من هست داستان تخیلی نیست و فقط می خواهم به هم نوعان خودم معلولین و یا توانخواهان اثبات کنم که با سعی و تلاش ما هم می توانیم مثل افراد عادی زندگی کنیم، فقط فعل نه نمیشه نمی تونم رو باید حذف کنیم و خودمان توانمندیمان رو باور داشته باشیم
5
با صداقت زندگی پرتلاششون رو ترسیم کرده بودن، به شخصه امیدوار بودن و ادامه دادن را تحت هر شرایطی آموختم
از نویسنده عزیز سپاسگزارم ?