به نظر من ما تنها موجوداتِ جهانیم. اون دسته از همکارهام که در این مورد با من موافقن، اغلب یه مانع سر راه میبینن؛ مثلاً بیوترور یا انتشاری عمدیِ عواملِ بیولوژیک مثل سموم و باکتریها، گرمایشِ جهانی و جنگ. جهانی که خودش در سکوته به این دلیل که خودِ تکنولوژی مانعی در برابرِ رشد و توسعهی تمدنِ واقعاً پیشرفته ایجاد میکنه خیلی افسردهکنندهاس.. مگهنه؟ من دقیقاً خلافِ این رو میگم. من کودکیم با تماشای "استار تِرِک" و " سیارهی ممنوعه" گذشت و یک بار هم یه بشقابپرنده دیدم، به نظرم ایدهی تنهاییِ کیهانی واقعاً عجیب و غریب و تخیلی بود. ولی سکوتِ جهان برای من یه فریاده که میگه:«ما همون موجوداتی هستیم که شانس آوردیم». همهی موانع پشت سرمون هستن. ما تنها گونههایی هستیم که این موانع رو رفع کردیم؛ تنها گونههایی که قادر به تعیینِ سرنوشتِ خود است. اگه قدردانِ این موضوع باشیم که سیارهی ما از خیلی از جهات خاصه، و چقدر مهمه که مراقبِ خونهمون و محلِ زندگیمون یعنی زمین باشیم؛ اگه بدونیم که به میزانی که از جهانِ اطرافمون آگاهی داشته باشیم چقدر میزانِ خوشبختیمون هم افزایش پیدا میکنه، انسانیت مدتی بیشتر پایدار خواهد ماند و همهی چیزهای شگفتانگیزی که آرزو کرده بودیم آدمفضاییها در گذشته انجام داده باشن، ممکنه آیندهمون باشه.