آن زن با لحنی حاکی از قلدرمآبیِ ماهرانه گفت: «کرملین کتاب مقدس رو ممنوع کرده، و یکی از عمده اهداف جهاد مسیحی نبرد با کرملین و ملحداییه که گرفتهن اونجا نشستهن.» لحن کلامش یادآور زمانهایی بود که شطرنجباز مرد خیلی زود وزیر خود را برای بت رو میکرد. اما... اما شطرنج، حالتی غیرعقیدتی داشت... رقص مهرههای شطرنج... ترسِ آمیخته به احترامی بود که در ذهن بت میرقصید: بابت ظرافت و پیچیدگی روکوکوی هندسیِ شطرنج. مبهوت و غرقِ جذبه، مشعوف و از خودبیخود، مسحورِ جایگشتهای شکوهمندِ مهرههایی که خودشان را بر روح و جان دخترک میگشودند و دخترک نیز روح و جانش را بر آنها میگشود. و بعد، مرد کنجکاوانه او را نگریست، اما از چهرهاش پیدا بود که اصلا او را به جا نیاورده است. بت پشت مهرههای سیاه نشست و محتاطانه به زبان روسی گفت: «میخوای شطرنج بازی کنیم؟» والتر تِویس، نویسندهی مرحوم آمریکایی (۱۹۲۸- ۱۹۸۴)، دانشآموختهی زبان و ادبیات انگلیسی بود که سالها به تدریس این زبان پرداخت و همچنین نویسندگی خلاق را آموزش داد. آثار وی به هجده زبان دنیا ترجمه و نامزد جوایزی نیز شده. گفتنی است که از برخی آثارش اقتباس سینمایی به عمل آمده.