در زمانهای قدیم توی یک شهر بزرگ، شیرکوچولویی به اسم رُی زندگی میکرد که به موسیقی علاقهی زیادی داشت.
جالبتر اینکه در همسایگی رُی، میمون کوچولویی به اسم جِمی زندگی میکرد.
جمی هم مثل رُی عاشق موسیقی بود.
هر زمان که صدای نواختن ویولن دوستش رو میشنید، بلافاصله سروکلهاش پیدا میشد و با خوشحالی به همراه آهنگ شروع به آواز خوندن میکرد.