«چرک، چرک، چرک. مغزم پر از چرک است، ذهنم پر از چرک است. لایههای مغزم، تمام شیارهای آن پر است از چرک و عفونت و نفرت. بوی آن را حس میکنم. همچنین درد آن، درد هولناک آن را. میخواهم بدهم مغزم را برایم جرّاحی کنند، میخواهم بدهم مغزم را بشکافند، میخواهم چرکها را بتراشند و پاک کنند، میخواهم بگردم پی پزشکی که بتواند چرک شیارهای مغز را بشوید. نه از آن پزشکهایی که آب ریههای تو را، از راه سوراخی که زیر کتفت ایجاد کردند، بیرون کشیدند. آن پزشک جوان را من پیش از زندان میشناختم. زنده است، شاید باور نکنی، اما او هنوز زنده است. در برلن دیدمش. نمیخواهم حواس تو را هم پرت کنم، بهخصوص نمیخواهم حواس خودم بیش از این پرت بشود. من به یک جور تمرکز نیاز دارم برای اینکه بتوانم تکلیف خودم را با چرکهای مغزم، با خود مغزم روشن کنم، من نباید دیوانه بشوم، خودت خوب میدانی چه میگویم. تفاوت شاخص تو با دیگران در نظر من بهخصوص این بوده که تو ناگفتههای مرا هم میفهمیدی و میدانستی. هوش بینظیری در چشمهای تو بود که حدود متعالی ادراک تو را بروز میداد. حالا هم برای این پیش تو آمدهام، آمدهام با تو بگویم؛ و یقین دارم تو هم خوب میدانی چرا؟ این حرفها را به هیچکس نمیتوانم بزنم، حتی به نزدیکترین پزشکانِ آشنایم؛ به کسانی که فکر میکنند مرا میشناسند و در رشتهی خود خیلی هم حاذق هستند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 650.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 658 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۲۱:۵۶:۰۰ |
نویسنده | محمود دولت آبادی |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۵/۱۶ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
این سه کتاب بی نظیر هست، خیلی دوست دارم در تولید نسخه صوتی این کتاب شرکت کنم