آنچه در سهنقطه ۲۴ میخوانیم: در یادداشت «استندآپکمدی، یک اتفاق نهچندان ساده» سید ابراهیم نبوی به تجربههای شخصیاش بهعنوان طنزپردازی که پایگاه اصلیاش نوشتن بوده و سپس تجربه اجرا را آزموده میپردازد. پس از آن جلال سمیعی در یادداشت «ایستادن در مسیر خنده» ریشههای استندآپکمدی امروزی را در برنامههای طنزمحور ایرانی چهار دهه اخیر بررسی میکند. رضا رفیع در یادداشتی با نام «راه رفتن روی ریسمان» از تجربههای خود در زمینه استندآپکمدی و همچنین پیشینه بومی بعضی مؤلفههای آن در آثار فارسی و شخصیتهای ایرانی میگوید. «وودویل، کاباره، استندآپ» نام مطلبی است که در آن نگارنده تاریخچه و برخی اصطلاحات استندآپکمدی را شرح میدهد.
در فصل نقدها و نگاهها، افشار مقدم در مطلبی با نام «این شغل گروه چهاری» به سراغ معضلاتی که کرونا برای استندآپکمدینها ایجاد کرده رفته است. بهمن مضراب در یادداشت اول خود «خشت کج» برنامه خندوانه و روند رواج استندآپکمدی در آن را با لحن و زبانی صریح نقد میکند و در یادداشتی دیگر با نام «سرانجام آزادی» نگاهی به زندگی جرج کارلین استندآپکمدین مشهور آمریکایی میاندازد. «یک شب مشهور بودن، یک عمر احمق بودن» عنوان مطلبی از علی خزاعیفر است که در آن به نقد و بررسی فیلم سلطان کمدی ساخته مارتین اسکورسیزی میپردازد.
«در خدمت و خیانت خندوانه» عنوان گفتگویی است با رامبد جوان که در آن به نقش او در شکلدهی استندآپکمدی امروزی در ایران پرداخته شده است. همچنین در این شماره گفتگویی مفصل با دکتر الیور دابل، از پژوهشگران آکادمیک و بهنام انگلیسی در حوزه استندآپکمدی صورت گرفته است. ماز جبرانی استندآپکمدین معروف ایرانیالاصل در این شماره پای میز گفتوگو با سهنقطه نشسته است که ماحصل آن مطلبی است با نام «روی پای خودت بایست و بخندان» و در پایان این مطلب چیزهایی درباره زندگی ماز میخوانیم که ویکیپدیا نمیداند. گتوگوی بعدی با شقایق دهقان اولین زن استندآپکمدین ایرانی صورت گرفته است که مکتوب آن را در مطلبی با نام «هبپیس! دخترها استندآپ نمیکنند» میخوانید. در آخرین مطلب این فصل با نام «من و دلقک درونم» بابک رجبی در طی گفتگویی با سهنقطه درباره پیوند موسیقی و استندآپکمدی حرف میزند.
در نخستین مطلب فصل تجربهنگاریها تحت عنوان «پنج فرمان کمدی»، نیلاب سرابی ـ نخستین زن استندآپکمدین افغانستانی ـ از اولین استندآپش و تجربههای شخصیاش در این زمینه نوشته است. میثم درویشانپور نیز در «بالا آمدن با استعدادیابی» برایمان از روند مسابقات خنداننده شو در برنامهی خندوانه و محاسن و معایب آن میگوید. محمدرضا شهبازی در «بالا رفتن از نردبان باسه هندوانه در بغل» روایتی شخصی از تجربیات خودش در حوزهی استندآپ را بیان میکند. پس از او مجید مجیدی قصه استندآپکمدین شدنش را در یادداشتی با عنوان «از جناب سرهنگ به آفتابنشینها» تعریف میکند. «استندآپکمدی در اتاق شیمیدرمانی» عنوان آخرین مطلب فصل تجربهنگاریهاست که شقایق رضایی در آن شغل خودش پرستاری را به استندآپکمدین بودن پیوند میزند.
«در دفع یک مزاحم بهنام مزهپران» نوشتهی محمود فرجامی آغازکننده فصل مقالات این شماره است. فرجامی سلسله یادداشتهایی آموزشی در زمینه استندآپکمدی برای سهنقطه نوشته است که حالا به قسمت دوازدهم رسیده است و هرکدام حول یک یا دو موضو ع عملی میچرخند. در بخش دوم این یادداشت تحت عنوان راستایستادگان، با معرفی کوتاهی از الن دیجنرس کمدین شهیر آمریکایی روبرو میشویم. مقاله بعدی نوشته لارنس ایمینتز ـ استاد بازنشسته مطالعات آمریکایی در دانشگاه مریلند ـ و برگردان فرزانه احمدی است که نگارنده در آن سویههای فرهنگی و اجتماعی استندآپکمدی را برمیشمرد. در مقاله سوم تحت عنوان «من هم خنده دارم، مثل شما» باهار مؤمنی سویههای روانشناختی استندآپکمدی و خودخندهزنی را مرور کرده است. و در آخرین مقاله این بخش، نوشته یان برودی و برگردان صادق یوسفی، در مطلبی مفصل مدخل استندآپکمدی را از دانشنامه طنزپژوهی وام گرفته است.
تهرانشهر ۲۴ با مطلبی از ابراهیم افشار تحت عنوان «شیمبلهای آلاگارسونی از حاجعلی شکست خوردند» آغاز میشود که نگارنده در آن به سراغ طنازان شفاهی قدیم و متلکگویان رفته است. و با یادداشتی از محمدحسین افخمی با نام «لالهاش رفته و زارش مانده متأسفانه» پایان مییابد که در آن نسبت گفتمان و خیابان را واکاوی شده است.