ما بزرگسالان در نقش پدر و یا مادر اعمالی را انجام می دهیم، تصمیماتی را می گیریم که در مواقعی چندان به ماهیت و شکل آنها فکر نمیکنیم و به عواقب کارها و تصمیمات خود نمی اندیشیم. بعدها، در زمانی که شاهد محصولات خود (آیندۀ خود و یا فرزندانمان) هستیم، و اگر محصول خوبی نداشته باشیم، از وجود آن ها ناراضی هستیم. در این حال، یا به دنبال مقصر بوده که خود را تبرئه کرده و بیگناه بدانیم، و یا کاسه چکنم را در دست گرفته و سرگردان بوده و نمی دانیم با وضع موجود چه کنیم، و یا دست به دعا برداشته هم از خدا طلب مغفرت کرده و هم از او تقاضای کمک می کنیم و یا در نهایت فقط تعداد کمی از ما به فکر چاره می گردیم. برای این منظور به افرادی که از ما آگاه تر و با تجربه تر و یا به ندرت به افرادی که متخصص در این امر هستند مراجعه می کنیم.