هیچچیز نمیتواند به اندازهی یک تعطیلات آخر هفته در یک مکان مجلل در یک روستای دورافتاده که پر از پیستهای اسکی و منظرههای فوقالعاده است لذتبخش باشد اما بودن در چنین مکانی همزمان ترسناک هم هست، مخصوصاً وقتی ارتباط با دنیای خارج قطع شود. تریلر جدید روث ور ترکیبی از وحشت و ترس است.
کتاب یک به یک یا همان one by one تریلری هیجانانگیز از روث ور است که اولینبار در سپتامبر سال ۲۰۲۰ منتشر شد و مانند بسیاری از کتابهای این نویسنده در فهرست پرفروشترینهای نیویورکتایمز قرار گرفت.
داستان کتاب داستان سفر یک گروه کوچک کاری که بنیانگذاران، سهامداران و هستهی اصلی یک اپلیکیشن مشهور هستند به یک کلبه در ارتفاعات آلپ است. این گروه تصمیم گرفتهاند تعطیلات خود را در این محل بگذرانند و به اسکی بروند. صبح روز اول این گروه برای اسکی میروند اما اتفاقات آن چنان که آنها میخواهند پیش نمیروند. این گروه درحالیکه یک نفر را گم کردهاند برمیگردند اما تراژدی بعدی در راه است. بهمن، همه چیز را زیر خود فرو میبرد و گروه گیر میافتند. در ادامه این تراژدی با مرگ افراد دیگری از این تیم شکل ترسناکتری به خود میگیرد.
کتاب از زبان دو نفر از افرادی که در این محل هستند روایت شده است، نفر اول ارین، یکی از خدمتکاران کلبه و دیگری زنی به نام لیز که یکی از همراهان گروه است. این روایت دوگانه داستان را کمی پیچیدهتر و هیجان آن را بیشتر کرده است. روث ور با گفتن داستان از دو زاویهی دید آن را شبیه پازلی طراحی کرده که قدم به قدم کامل میشود و به همین دلیل است که خواننده قدرت زمین گذاشتن کتاب را نخواهد داشت.
این کتاب تاکنون به چندین زبان مختلف برگردانده شده و خوانندگان بیشماری در سراسر دنیا دارد.
یکی از مشهورترین نویسندگان ژانر وحشت در سالهای اخیر، روث ور است. این بانوی انگلیسی سال ۱۹۷۷ در شهر لوئیس در انگلستان به دنیا آمد و در همان جا بزرگ شد. او در دانشگاه منچستر در رشتهی ادبیات انگلیسی درس خواند و در آن زمان به ادبیات کلاسیک علاقهی زیادی داشت. او در دوران تحصیلش کارهای مختلفی انجام داد و مدتی را هم بهعنوان روزنامهنگار مشغول بود. روث ور در سالهای جوانی مدتی را در پاریس گذراند و در فرانسه زبان انگلیسی درس داد. اولین داستانهای روث ور، رمانهای جنایی مشهورش نیستند، او چندین کتاب با نام روث وابرتون نوشته است که هیچکدام بهاندازهی کتابهای جناییاش مشهور نشدند. اما زمانی که او دست به نوشتن تریلر زد، بسیاری او را با آگاتا کریستی مقایسه کردند و داستانهایش به پرفروشترین کتابهای جهان تبدیل شدند. از میان مشهورترین کتابهای این نویسنده میتوان به «در یک جنگل تاریک تاریک»، «مرگ خانم وستاوی»، «زن کابین شماره ۱۰»، «چرخش کلید» و «بازی دروغ» اشاره کرد.
نشر نون یکی از ناشرانی است که در سالهای اخیر بهترین قصههای دنیا از داستانهای هاروکی موراکامی تا النا فرانته و روٍ ور را در زمانی اندک پس از انتشارشان به فارسی برگردانده و در بازار کتاب ایران عرضه کرده است تا خوانندگان فارسی زبان هم از داستانهای روز دنیا استفاده کنند. روث ور یکی از نویسندگانی است که نشر نون کتابهایش را در اختیار خوانندگان گذاشته است. یکی از این کتابها رمان یک به یک است. شادی حامدی آزاد، مترجم باتجربه و توانمند کشورمان که پیشتر سایر کتابهای روث ور را هم ترجمه کرده بود کتاب یک به یک را هم به فارسی برگردانده است. فیدیبو نسخهی الکترونیک این ترجمه را در سایت خود عرضه کرده تا علاقهمندان به این نوع کتابها هم بتوانند در هر فرصتی رمان روث ور را بخوانند. خرید و دانلود نسخهی الکترونیک کتاب یک به یک با ترجمهی شادی حامدی آزاد در همین صفحه ممکن است.
روث ور یک نویسندهی فوقالعاده است. آنهم برای کسانی که به معما علاقه دارند. او داستانهایی نوشته که خوانندگانش را درگیر خودش میکند و نمیگذارند کتاب را زمین بگذارید. رمان یک به یک یکی از همین کتابهاست. این کتاب پر از لحظات رعب آور است و تصورش مو را به تن آدم راست میکند. شخصیتهای کتاب بهخوبی پرداخت شدهاند و نمیشود حدس زد پشت هر صورت، چه شخصیتی خفته است. روث ور داستانی نوشته که قابل حدس نیست و میتواند لحظاتی مفرح برای خواننده ایجاد کند. این داستان را بخوانید و به همهی آنهایی که فکر میکنید از قصه لذت میبرند پیشنهاد کنید.
ریک و توفر به هم نگاه میکنند و مطمئن نیستم به چه فکر میکنند. همچنان، تایگر کسی است که برای کشتن آنی بهترین فرصت را در اختیار داشته و این حقیقتی انکارناپذیر است. آنها، دوتایی، در اتاقی با در قفل بودند و یکیشان صبح بیدار نشده بود. ولی با این حال، تایگر دربارهی آخرین حرفهای آنی خیلی قاطع و مطمئن بود، حرفهایی که در حقیقت شک و شبههها را از توفر برمیگرداند؛ این کار از یک قاتل بعید و عجیب بود. در ضمن توفر و ریک، هر دو مردان قوی هیکل و قد بلندی بودند و وزن هرکدامشان شاید دوبرابر تایگر بود. اگر تایگر قاتل بود، ناممکن به نظر میرسید که بتواند حتی یکی از آنها را هم از سر راه بردارد، چه برسد به دوتایشان باهم. از سوی دیگر - و من میدیدم که ریک و توفر در ذهنشان به این موضوع فکر میکردند - اگر یکی از آن دو قاتل بود، بهتر نبود نفر سومی شاهد باشد؟
ناگهان، به ذهنم رسید که استدلالهایم چقدر سوررئال است و خندهای عصبی و کوتاه سر دادم و بعد، بلافاصله دستم را روی دهانم گذاشتم.
ریک به سمت من برگشت و با اخم گفت: «چی گفتی؟» و من سرم را به نفی تکان دادم. از چشمهایم اشک جاری است، اما نمیتوانم بگویم چرا.
«هیچی ببخشید من رو نشنیده بگیرین»
توفر که فکرهایش را کرده، بهتندی به تایگر میگوید: «باشه میتونی بیای.»
«ریک». همه به سمت صدا برمیگردیم که از بالا میآید. میرانداست که از پلکان مارپیچی پایین میآید. صورتش بیرنگ اما قاطع است. ناگهان چهرهی ریک گرفته میشود. میداند منتظر چه باشد از همینالان، دارد سرش را به نفی تکان میدهد.
میراندا میگوید: «ریک، تو نباید این کار رو بکنی.» به نظر میرسد صدای لرزانش درهمشکسته به گوش میرسد.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۵۷ مگابایت |
تعداد صفحات | 408 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۳:۳۶:۰۰ |
نویسنده | روث ور |
مترجم |