صنعت مد بهمثابه یکی از قدرتمندترین صنایع اقتصادی جهان، امروزه جایگاه ویژهای از منظرهای اقتصادی و نیز فرهنگی یافته است. قدرتمندی این صنعت نه فقط به دلیل کارکرد اقتصادی آن است که البته در نظام سرمایهداری دلیل بنیادین و مهمی است، بلکه به علت توانمندی موضوع این صنعت- یعنی مد- از وجوه گوناگون است. مد زاییدۀ نگرش جدیدی به هستیشناسی انسان است و ازاینرو دایرۀ تأثیرگذاری و اثربخشی آن نیز فراتر از حیطۀ اقتصاد و سرمایهداری خواهد بود.
به دلیل اینکه نگارنده، پیشتر به پژوهشهایی دربارهٔ سبک پوشش و نیز لباس و پوشاک با تمرکز بر حوزهٔ زنان پرداخته بود، مترصد آن شد تا با مطالعه در زمینهٔ صنعت مد، گامی هرچند کوچک برای تولید ادبیات در خصوص صنعت مد ایرانی و تحقق مد قومی و ملی بردارد؛ با توجه به این موضوع سالیانی است که فعالیتهایی دربارهٔ امکان ایجاد صنعت فعال مد در ایران شکل گرفته و اقداماتی نیز انجام شده که کماکان برای حصول نتیجه، راه درازی در پیش دارد. اکنون نگاه سیاستگذاران بهسوی تحقق مد ایرانی اسلامی است. مشاهدهٔ حضور فعال برخی کشورهای اسلامی در این زمینه سبب شده است تا سیاستگذاریها ناظر به اهدافی مشابه گردد: «به گزارش تریبیون همزمان با آغاز هفتهٔ مد جاکارتا در سال ۲۰۱۴، فعالان صنعت پوشاک در اندونزی بهمثابه مرکز بزرگترین جامعۀ مسلمان دنیا، آمادهٔ قبول نقش رهبری در زمینهٔ صنعت مد لباس مسلمانان میشدند که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد دارد. ماری پانگستو وزیر گردشگری و اقتصادهای خلاق اندونزی با اشاره به این مطلب گفته است: ما میتوانیم گرایشهای جهانی را شناسایی و ردیابی کنیم. ما دیدگاه و نیز وظایف خود را داریم؛ هدفی که قرار است اندونزی را به پایتخت مد اسلامی مبدل کند».