عواطف و هیجانات یکی از مهم ترین ساحتهای وجودی انسان است که چیستی و کارکرد آن و میزان اهمیتش دچار ابهام و پیچیدگی است. نخستین بحثهای علمی درباره چیستی و چگونگی شکل گیری احساسات و عواطف، در یونان باستان، از سقراط و برخی فیلسوفان پیش از او بوده است. آنان به صورت جدی و با طرح سؤالاتی بنیادین، با شور علمی فراوان به این مباحث پرداختند. افلاطون و ارسطو این مباحث را پی گرفتند و پس از گذشت دورهٴ فلسفی یونان، همان مباحث با گستره ای وسیع تر و با طرح ایده هایی در سنت های فلسفی و علمی دیگر، مسیر تحولات را تا دوران معاصر پیموده است؛ به گونه ای که امروزه جنبه های مختلف مسائل مربوط به عواطف و هیجانات در حوزه های متنوع دانش های تخصصی همچون جامعه شناسی، روان شناسی، فیزیولوژی، عصب شناسی و فلسفه، به صورت جدی هم با جهت گیری های نظری و هم با عنایت به جنبه های عملی، تحقیق و بررسی می شود.