مرور مقالات و مطالب نوشته شده راجع به منابع طبیعی نمایانگر اختلاف نظر در بهره برداری از این منابع و نقش آنها در توسعه اقتصادی است. در این راستا، دو طیف شامل نظرات موافقان و مخالفان بهره برداری و کاربرد منابع طبیعی مانند زمین، آب، جنگل، مرتع، نفت و گاز، معادن و... در ایجاد رشد و توسعه اقتصادی قابل تفکیک است. مخالفان بر اتمام منابع و در نتیجه توقف و کاهش سرعت رشد اقتصادی و توسعه بر پایه منابع طبیعی تاکید دارند و در مقابل موافقین عمدتاً با امید به پیشرفت های تکنولوژی، بر این عقیده اند، که منابع طبیعی مانع رشد و توسعه نخواهد بود. بیش از دو قرن از بیان نظریات اولیه و تکمیلی در این دو طیف می گذرد و افراد مختلفی به بیان دیدگاههای خود پرداخته اند، اما امروزه نمی توان دلایل محکمی بر پذیرش ادعای یکی از دو طیف و یا رد نظرات طیف دیگر بیان کرد. در واقع آنچه مورد پذیرش همگانی است، استفاده عاقلانه از منابع است و نه الزاماً میزان استحصال و بهره برداری از آن. در این میان، بویژه در عصر حاضر، استفاده عاقلانه صرفاً توجیه اقتصادی بر اساس قیمتهای بازاری نیست، بلکه توجه به آثار خارجی و حرکت در راستای توسعه پایدار نیز در تعریف آن دخالت دارد.
آنچه برای بشر (افراد یا دولتها) در استفاده از منابع طبیعی اهمیت دارد، ایجاد رفاه بیشتر است. زیرساخت های تامین آب و انرژی برای برطرف کردن نیازهای اساسی و ضروری جوامع، یکی از مهمترین هزینههای متحمل بر دولتها است که پیش نیاز ایجاد رفاه است. گازرسانی، برق رسانی و آبرسانی و خطوط تلفن و... از مهمترین این زیرساختها در توسعه روستایی است که در کشور ما نیز همواره اولویت برنامه های توسعه بوده است. اما بر اساس اصول اقتصادی و بدلیل محدودیت سرمایه، بسیار شایسته است که این زیرساختها با حداقل هزینه صورت گیرد و از ظرفیت های خدادادی اقلیم ایران که نور خورشید و تعداد بالای روزهای افتابی است، حداکثر استفاده صورت گیرد.