اهمال کاری در معنای عام به معنای به تعویق انداختن نادرست یا غیر واقع بینانه کارها و ارجاع عمل به آینده بوده و رفتاری نامطلوب تلقی می شود که به تدریج به صورت عادت درمی آید. پدیده اهمال کاری دو سطح شناختی و رفتاری را در بر می گیرد، در سطح رفتاری فرد کاری را که قصد انجام دادن آن را داشته بدون هیچ دلیل خاصی و به طور کاملاً اختیاری در زمان تعیین شده انجام نمی دهد و در سطح شناختی فرد در گرفتن تصمیمات به موقع، تعلل می ورزد. پژوهشهای اولیه اهمال کاری بیشتر بر ویژگی رفتاری آن متمرکز بودند و راه حل آنها بیشتر بر مقیاس های تعیین رفتار، مانند مدیریت زمان و عادت های مطالعه تمرکز داشت؛ اما در سطح شناختی، اساس رفتار اهمال کارانه را باورهای غیرمنطقی می دانند. برخی از فراگیران، وقتی که ارزش خود را فقط بر اساس توانایی خود در انجام دادن تکالیف می سنجند، به طور غیرمنطقی عمل می کنند و از به اتمام رساندن تکلیف اجتناب می کنند تا از این طریق نتوانند توانایی واقعی آنها را در انجام دادن تکالیف ارزیابی کنند....