مامان بزرگ عاشق قطار بود، پس همه تصمیم گرفتن که از طریق خط آهن "برو بِایست" به عروسی پسر عمو جو برن.
البته منظور از همه، مامان بزرگ، جی و کیت بود،چون مامان و بابا یک روز زودتر با هواپیما به فلوریدا رفته بودن.
مامان بزرگ به همراه نوههاش سوار قطار شدن و جی و کیت زودتر خودشون رو به کوپه رسوندن.
مامان بزرگ، کیت و جی هرکدوم جاهای مورد علاقهی خاصی رو داشتن که دوست داشتن در طول سفرشون ازشون دیدن کنن.
گاو مسرور جای مورد علاقهی جی بود.