واژه چابکی در فرهنگ لغات به معنای حرکت سریع، چالاک، فعال و توانایی حرکت سریع و آسان و قادر بودن به تفکر سریع و با یک روش هوشمندانه است. اخیراً محققان چابکی را بعنوان یک نگرش جدید که اثر بخشی استراتژیهای مدیریت زنجیره تأمین را کمک میکند بکار میبرند. و به دلیل ارتباط اثربخش با مشتری بسیاری از محققین چابکی را بعنوان یک پارادایم مهم در زنجیره تأمین در نظر میگیرند. زنجیره تأمین شبکهای از عرضه کنندگان، مراکزتولید، مراکز توزیع و مشتریان میباشد همچنین کانالهایی بین لایههای مختلف برای بدست آوردن مواد خام و تغییر آن، تبدیل به محصول نهایی و حمل محصولات برای مشتری نهایی در یک کارایی بالا میباشد. برای کسب مزیت رقابتی در محیط متغیر کسب و کار، شرکتها باید در راستای کارآمدی عملیات خود علاوه بر موسسه، با تأمین کنندگان و مشتریان هم ردیف شوند، و برای سطح قابل قبولی از چابکی با یک دیگر مشارکت و همکاری کنند. علاوه بر اهمیت افزایش کارایی و اثربخشی زنجیره تأمین، از راه ارتقای یکپارچگی جریان اطلاعات، حذف اتلافها و جستجوی چابکی در زنجیره تأمین، تأثیر آن بر عملکرد نیز حائز اهمیت است، به عبارت دیگر در چنین حالتی ((زنجیره تأمین چابک)) شکل میگیرد، یک زنجیره تأمین چابک قادر است تا با شیوه شایستهای به تغییراتی که در محیط کاری روی میدهند، پاسخ دهد. زنجیرههای تأمین در سالهای اخیر به سرعت رشد یافتهاند و تنها تمرکز نمودن بر عملکرد اقتصادی برای بهینه سازی هزینهها یا بازگشت سرمایه نمیتواند باعث توسعه پایدار در زنجیره تأمین گردد. اثر فعالیتهای گوناگون درگیر در زنجیره تأمین بر زندگی اجتماعی و مسائل زیست محیطی که منجر به توسعه پایدار میشود را نیز باید در نظر گرفت. به همین منظور مفاهیم مدیریت زنجیره تأمین سبز و مدیریت زنجیره تأمین پایدار به منظور اهمیت نگرانیهای اجتماعی و زیست محیطی همراه با عوامل اقتصادی در برنامه زنجیره تأمین ظهر یافتهاند مفهوم مدیریت زنجیره تأمین پایدار در سالهای اخیر مطرح شده است. پایداری عبارت است از توسعهای که نیاز نسل فعلی را بدون محدود کردن توانایی نسلهای بعدی در توسعه نیازهایشان، ارضا کنند. با مطرح شدن مفهوم پایداری، شرکتها تمایل زیادی به ارائه گزارشات پایداری داشتهاند. گزارشات پایداری، یک فعالیت اختیاری است که داری دو هدف اصلی میباشد: ۱- ارائه وضعیت فعلی سازمان از نظر ابعاد اجتماعی، محیطی و اقتصادی ۲- ابلاغ تلاشهای شرکت و پیشرفتها در زمینه پایداری به سهامداران. بنابراین آگاهی نسبت به حفاظت از محیط زیست و افزایش روند نگهداری از منابع زمین رشد زیادی داشته است. زوال محیط زیست در حال تبدیل شدن به یک موضوع مهم برای تمرکز محققان و پژوهشگران در سراسر جهان میباشد و محققان زیادی به دنبال حل مسائل محیط زیست میباشند. امروزه اکثر مردم جهان توجه بیشتری به حفاظت از محیط زیست و منابع زیستی دارند. این حساسیت مثبت تا به آن جا شدت گرفته است که حتی صاحبان صنایع سعی دارند با استفاده از آن گامی موثردر جهت مقبولیت کالای مورد عرضه خود به مشتریان برداشته و رعایت نکات زیست محیطی را به عنوان یک مزیت رقابتی مورد استفاده قرار دهند. دراکثر کشورها به این نتیجه رسیدهاند که توسعه زمانی مداوم و پایدار میگردد که هنگام استفاده از منابع محدود و غیر قابل تجدید، نهایت دقت مبذول گردیده وسعی شود از این منابعِ محدود حفاظت گردد. دولتها نیز سعی دارند بیشتر از گذشته با وضع قوانین زیست محیطی (سبز) در این راستا فعالیت نمایند. به همین منظور استانداردهای مشخصی وضع شده است. عوامل ذکر شده (تقاضای مشتریان، قوانین دولتی و استانداردهای وضع شده) به عنوان محرک، عامل ایجاد تغییراتی در این خصوص شده است. اقدامات سبز در شرکتهای تولیدی توسط قوانین و مقرراتی که وضع شده توسط دولتها به شدت پیگیری میشود و دولتها با وضع مقررات خاص شرکتهای تولیدی را موظف به رعایت اقدامات سبز میکنند. کشورهای سراسر جهان در حال اتخاذ وسیلهای برای ترویج سیاستهای زیست محیطی به منظور کاهش آلودگی و بهبود عملکرد زیست محیطی و افزایش بهره وری میباشند.
مدیریت این تغییرات در زنجیره تأمین به همراه جریان اطلاعاتی که در کل زنجیره تأمین وجود دارد، مفهوم نوینی را به نام مدیریت زنجیره تأمین سبز معرفی مینماید. استفاده از استراتژیهای مدیریت زنجیره تأمین سبز، باعث کاهش ضایعات، کاهش استفاده از منابع و به تبع آن کاهش مصرف انرژی وآلودگی محیط زیست میشود. این امر در نهایت باعث افزایش راندمان و بهبود عملکرد در سازمانها و شرکتها میگردد. با رشد سریع صنعت و توسعه صنعتی، محیط زیست طبیعی کشور را در معرض خطر قرار میدهد. همچنین استفاده از فناوریهای نامناسب و قدیمی و نیز مدیریت ناکارآمد در صنایع موجب مصرف بیرویه منابع اولیه شده است. شدت آلودگی محیطی حاصل از مواد زاید در شهرها و مراکز تجمع صنایع به گونهایی است که توجه علمی و اجرایی را برای دفع صحیح، یا بازیافت اصولی این مواد به خود جلب کرده است. امروزه تضمین توسعه پایدار هر کشور منوط به حفظ و استفاده بهینه از منابع محدود و غیر قابل جایگزین در آن کشور شده است. اقدامات و تصمیمات گوناگونی در این زمینه صورت گرفته که از آن جمله قوانین و اصول سبز مانند استفاده از مواد خام سازگار با محیط زیست در مراکز تولیدی و صنعتی، کاهش استفاده آر منابع انرژی فسیلی و نفتی، بازیابی کاغذها و استفاده مجدد ضایعات.... را میتوان نام برد. فشار مقررات دولتی جهت اخذ استانداردهای محیطی و تقاضای فزاینده مصرف کنندگان برای عرضه محصولات طبیعی (سبز) موجب ظهور مفهوم جدید مدیریت زنجیره تأمین سبز شده است که دربرگیرنده مراحل چرخه عمر محصول از طراحی تا بازیافت میباشد آن هم بگونه ایی که سازگار با محیط زیست باشد با تغییرات بزرگ در موضوعات زیست محیطی در سالهای اخیر مثل نگرانی اجتماعی از نابودی محیط طبیعی کنترل و نظارت بر شرکتهای تولیدی مختلف جهت رعایت مسائل زیست محیطی افزایش یافته است. بسیاری از شرکتها با توجه به این مسأله توجه بیشتری به استفاده از مدیریت زنجیره تأمین از خودشان نشان دادند. در چنین محیطی رویکردهای گذشته در زنجیره تأمین دیگر قابلیت و توانایی خود را از دست دادهاند. یکی از راههای مقابله با چنین چالشهایی استفاده از پارادایم چابکی است. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که زنجیره تأمین سبز جهت دستیابی همزمان به صرفه اقتصادی و رعایت مسائل زیست محیطی نیاز به انعطاف پذیری و چابکی دارد و توجه به مقوله چابکی مدیریت زنجیره سبز از اهمیت بالایی برخوردار است.
فرهاد فرهادی، سید رضا حسینی