دنیای ادبیات قصههای خاص و زیبا زیاد دارد. داستانهایی با شخصیتهای زنانهای خاص و دلفریب که جدا از داستانشان هم باقی میمانند و محل الهام سایر نویسندگان میشوند. شخصیت هالی در داستان صبحانه در تیفانی یکی از همین زنهاست. زنی که ترومن کاپوتی آفریده و آدری هپبورن چهرهاش شده است. صبحانه در تیفانی را بخوانید و از یک داستان کوتاه آمریکایی لذت ببرید.
کتاب صبحانه در تیفانی که عنوان اصلی آن breakfast at tiffanty’s است یکی از داستانهای آمریکایی بسیار خوب قرن بیستم است که اولینبار سال ۱۹۵۸ منتشر شد. این داستان کوتاه از زبان مرد جوانی نوشته شده است که رؤیای نویسندگی در سر دارد و برای رسیدن به این رؤیا به نیویورک سیتی رفته است. او در نخستین روزهای اقامتش با زن جوانی به نام هالی آشنا میشود و به او دل میبازد اما هالی یک دختر معمولی با یک زندگی معمولی نیست و البته تمایلی هم ندارد دربارهی زندگیاش حرف بزند. در ادامه شخصیت اول داستان میفهمد هالی همسری مسن دارد و داستان ادامه پیدا میکند.
داستان صبحانه در تیفانی لحنی جذاب و گیرا دارد و پر از فلش بکهایی است که داستان را برای مخاطب جذابتر میکند. بسیاری از منتقدان معتقدند شخصیت هالی برگرفته از زنانی در زندگی ترومن کاپوتی است و حتی نشانههایی از شخصیت مادر او را دارد.
کتاب صبحانه در تیفانی بعدها به خارج از آمریکا راه پیدا کرد و به یکی از نشانههای مهم ادبیات این کشور تبدیل شد. کتاب صوتی صبحانه در تیفانی به دهها زبان برگردانده شده است و بسیاری از نویسندگان و فیلمنامهنویسان از آن الهام گرفتهاند. این کتاب باعث شد نورمن میلر نویسندهی مشهور هم عصر کاپوتی او را کاملترین نویسندهی عصر خودشان بداند.
ترومن کاپوتی نویسندهی امریکایی متولد سال ۱۹۲۴ در نیواورلئان آمریکاست. زمانی که او بسیار کوچک بود پدر و مادرش از هم جدا شد و او نزد یکی از نزدیکان مادرش بزرگ شد. او در پنجسالگی خواندن و نوشتن یاد گرفت و از هشتسالگی مینوشت. ترومن ۱۹ ساله بود که دیگر داستانهایش به شکل جدید در مجلات چاپ میشدند و او را به شخصیتی شناخته شده در محافل ادبی تبدیل کرده بودند.
اولین رمان این نویسنده زمانی منتشر شد که او ۲۴ سال داشت. اتاقهای دیگر او را به یک نویسندهی مشهور و شناخته شده تبدیل کرد اما چیزی که باعث شهرت واقعی او در سطح بینالمللی شد صبحانه در تیفانی بود که سه سال بعد از روی آن فیلم مشهور «صبحانه در تیفانی» با بازی بازیگر زیبای آن زمان هالیوود آدری هپبورن ساخته شد.
بعضی از داستانها برای شنیدن بسیار مناسباند و میتوانند لحظات لذت بخشی را برای خواننده فراهم کنند. صبحانه در تیفانی یکی از این کتابهاست. از آنجایی که این کتاب راوی اول شخصی دارد که مشغول تعریف کردن جزئیات اتفاقات میان خودش و زنی خاص و زیباست شنیدن آن میتواند قوهی تخیل را بیش از پیش فعال کند. با صدای رضا عمرانی میتوانید به آپارتمان راوی و هالی در نیویورک سیتی بروید، روابط میان آن دو را درک کنید و شخصیت پنهان شده پشت رفتارهای هالی را ببینید. این کتاب برای تمام رمان خوانها یک انتخاب عالی است.
صبحانه در تیفانی چندین و چند بار به فارسی برگردانده شده است. مشهورترین ترجمهی این اثر ترجمهی بهمن دارالشفایی است که نشر ماهی آن را منتشر کرده است. ترجمهی بسیار خوب دیگری که از این کتاب موجود است ترجمهی رامین آذر بهرام است که انتشارات ماه آوا آن را به شکل کتاب صوتی درآورده است. میتوانید کتاب صوتی صبحانه در تیفانی را با صدای رضا عمرانی در همین صفحه از فیدیبو دانلود کنید.
روز بعد، جمعه هنگامی که به منزل برمیگشتم، پشت در آپارتمانم یک سبد زیبا پر از میوههای تازه دیدم که نشان فروشگاه چارلز و شرکا را بر خود داشت و کارت میس هالیدی گولایتلی روی آن نصب شده بود. پشت کارت با خط ناخوانا، بچگانه و لرزانی نوشته بود: «فرد عزیز، خدانگهدارت باشد، من را بهخاطر دیشب ببخش، تو سراپا فرشته بودی، هزار بار متشکرم. هالی ... در ضمن دیگر مزاحمت نخواهم شد.» در جوابش نوشتم: «لطفاً این کار را بکن» و یادداشت و یک دسته گل بنفشه، تنها چیزی که میتوانستم در آن موقعیت به او هدیه کنم پشت در منزلش گذاشتم. ظاهراً به قولش وفادار ماند زیرا نه دیگر او را دیدم و نه حتی خبری از او شنیدم و نتیجه گرفتم که کلیدی برای خودساخته است. بههرحال دیگر زنگ آپارتمان مرا نمیزد. دلم برای زنگ زدنهای بیموقعش تنگ شده بود و هر روز که میگذشت بیشتر رنجشهای گاهوبیگاه او را به یاد میآوردم. انگار بهترین دوستم مرا فراموش کرده باشد. به طرز رنجآوری احساس تنهایی میکردم ولی به دیدن دوستان قدیمیام رغبتی نداشتم چرا که اکنون در نظرم مثل غذایی بینمک میآمدند. چهارشنبه فکر هالی، زندان سینگ سینگ، سالی توماتو و دنیایی که در آن مردها برای هر نوبت آرایش ۵۰ دلار سرکیسه میشدند چنان در من قوت گرفت که نتوانستم کار کنم. همان شب پیغامی در صندوق پستی هالی انداختم. فردا پنجشنبه است. روز بعد جواب نامه را با همان خط خرچنگ قورباغه تحویل گرفتم: «از یادآوریات متشکرم. میتوانی امشب حوالی ساعت شش برای صرف نوشیدنی به اتاق من سری بزنی؟» تا ساعت شش و ده دقیقه در اتاقم ماندم و بعد از آن پنج دقیقهی دیگر هم منتظر شدم. موجودی که در را به رویم باز کرد بوی سیگار و ادکلن نایز میداد.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 209.۲۰ مگابایت |
مدت زمان | ۰۳:۴۳:۵۷ |
نویسنده | ترومن کاپوتی |
مترجم | رامین آذربهرام |
راوی | رضا عمرانی |
ناشر | ماه آوا |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۲/۱۲ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
وقتی کتابی انقدر از نظر فرهنگی برای ما ضدارزش هست که مجبور به سانسور اون هستیم، اصلا چرا ترجمهاش میکنیم و چرا به مخاطب ارائهاش میدیم؟
اگر وسط دغدغه های زندگی و خواندن و یا شنیدن مطالب جدی دنبال فضای مفرح و سرگرم کننده هستید صبحانه در تیفانی خوراک بسیار خوبیست داستان زنی آزاد و بدون قید و بندها و وابستگیهایی که اکثر ما گرفتارشان هستیم
سانسور متن خیلی زیاد بود و ماجراجویی کتاب رو انداخته بود میشد بهتر روش کار کرد که هم ممیزیها رو راضی کنه و هم خواننده رو اما اجرای آقای عمرانی مثل همیشه بینظیر بود
خيلي خوشم اومد اونقدر كه رفتم فيلمشو دانلود كردم و ديدم اما كتابش مخصوصا با صداي آقاي رضا عمراني يه چيز ديگس البته سانسور هم داره
بلاورم نمیشه کتاب و انقدر بد سانسور کردین؛ اصلا نفهمیدم یک قسمت چی شد 😠
من اصلا نفهمیدم موضوع کتاب چی بود، چی شد، اصلا با خزه چه طور آشنا شد، خیلی گنگ بود، حس میکنم وقتم هدر رفت
بازی زیبای اودری هیپبورن یکی از اقتباس های ماندگار تاریخ سینما
صدای گوینده، شخصیت پردازی و فضا سازی و موسیقی بسیار عالی بودند. تشکر از گروه ماه آوا
جناب عمرانی با هنر مندی داستان سانسورشده ای را شنیدنی کردند
جز صدای بینظیر جناب عمرانی من هیچ چیز از شنیدن این داستان متوجه نشدم