- درباره کتاب:
در این کتاب مفاهیم بنیادی زندگی، از منظر چهرههای شاخص ایرانی مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسیها، مفاهیم زندگی در مقام و جایگاه یک متن، از منظر مخاطب عام، مورد مطالعه قرار گرفته و به همین دلیل، عاری از چالشی ژرف و شگرف است و تنها وجه چالش برانگیز آن در تقابل مخاطب بودن زندگی و انسان با یکدیگر است. لازم به ذکر است، این بررسیها با نگاهی تحلیلی و رویکردی فرهنگی بر زندگی، درصدد هستند تا زمینههایی را در وادی زندگی شناختی عقلانی مطرح کنند و نتیجه آنها چنین است که زندگی در غیبت آنها اساسا شناخت پذیر نیست. زندگی در افق، زندگی و مدیریت؛ زندگی در قلب تاریخ، تمثال هنری زندگی و... برخی از عنوانهای مباحث طرح شده در این کتاب است. ضمن آن که، در ابتدای مبحث مختصری از شرح حال نگارندگان آورده شده است.
در این فایل، مصاحبه با دکتر سید محمدعلی بوترابی را میشنویم.
- درباره نویسنده:
کریم فیضی در سال ۱۳۵۸ و یک سال بعد از انقلاب اسلامی در تبریز به دنیا آمد. اما همان دوران، در تبریز قیامهایی در حال شکل گرفتن بود که باعث شد دوران کودکی او در اوج هیاهو و ناآرامی بگذرد. پدر او که به حاجی فیضی مشهور بود، به کار تجارت میپرداخت ولی علاقه بسیاری به طبیعت و همچنین عبادت داشت. همین علاقه پدر در شکل گرفتن علاقه و به بحثهای دینی بیتاثیر نبود و پای او را به حوزه علمیه قم باز کرد. از دیگر نوشتههای کریم فیضی میتوانیم به هوشنگ دوم (در گفتگو با هوشنگ مرادی کرمانی)، زندگی و بس، پنجره پیامبر (رمان)، از حبران تا سهراب، شعاع شمس، همزاد مسیح، سفری با سهراب و سیب زن سیب مرد اشاره کرد.
- خواندن کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم ؟
ادبیات جهان ، مصاحبه ، مذهبی ، ادبیات ، فلسفه ، پژوهشی ، نقد ادبی، ...
- بخشی از کتاب:
آقای دکتر بو ترابی! حقیقت زندگی در یک کلام از چه قرار است؟
حقیقت چهرهای از واقعیت، نسبت به یک ناظر خاص است. واقعیت دست نیافتنی است. یا زمانی که انسان در مرتبه وجودی خواب و غفلت است، به هیچ وجه به واقعیت دست نخواهد یافت و تنها در صورت عروج، انسان به حوزه واقعیت نزدیک خواهد شد. در هر حال حقیقت امری نسبی است، ولی واقعیت امری مستقل است.آن وقت، اساسیترین مسئله زندگی به نظر شما چیست؟ اساسیترین مسئله زندگی آن است که بتوان بستر و میدانی را طراحی کرد و ساخت که انسان بتواند، هر آن، رشد داشته باشد؛ بتواند جریان «انا لله و انا الیه راجعون» را درک کند و به آن عمل کند، ولی متأسفانه جبرهای دست ساز بشری نمیگذارد این عروج انجام گیرد و چه انسانهایی و با چه قابلیتهای فوق العاده به بستر مادر (زمین) بر میگردند، در حالی که امانت عظیم و تاج «کرمنا» بر فرق سرشان را ترک کردند و رفتند.