اسباب بازیهای کیان کوچولو خیلی وقت بود که توی یه کیسه نایلونی کنارهم بودن.هلیکوپتر نارنجی تکونی به خودش داد و گفت: یادش بخیر! چقدر کیان با من بازی میکرد. اون توی هوا منو میچرخوند و بازی میکرد. چه کیفی داشت!
آقای پلیس یه سوت زد و گفت:راست میگی! خیلی خوش میگذشت وقتی کیان مثل یه پلیس واقعی با من رفتار میکرد. منم مثه یه پلیس واقعی رفتار میکردم.