سنجاقک سبز وقتی به گلها میرسید خوب بهشون نگاه میکرد. بعد انگار باهاشون حرف میزد و بعد لبخندی میزد و میرفت.
حشرههای دیگه از کارهای اون هم تعجب میکردن و هم گاهی خندهشون میگرفت. اما حشرهی سبز کار خودش رو میکرد و کاری به این نداشت که بقیه چی میگن.