کیت توی کلاس خودش رو روی صندلیش انداخت و به معلمش اخم کرد.
خانم معلم داشت برای آخرین بار به کلاس یادآوری میکرد:
"هفتهی بعد، هفتهی کلکسیونهاس. اگر هرکدومتون برای نشون دادن کلکسیونهاتون نام نویسی کردین، فراموش نکنین دقیقا توی همون روزی که ثبت نام کردین کلکسیون رو بیارین."
کیت سرش رو بالا آورد و نیم نگاهی به تقویم روی دیوار کرد.
اون یادش بود که برای روز سه شنبه ثبت نام کرده،ولی مسئله این بود که اون هیچ کلکسیونی نداشت.
فقط کمتر از یک هفته وقت مونده بود که برای خودش یک کلکسیون دست و پا کنه…