آمار نشانگر این است بیش از پنجاه درصد افراد دارای معلولیت بیکار هستند، افرادی هم که شغل دارند، بسیاری از درآمد خود ناخرسند و ناراضی میباشند. این مشکل علل و عوامل متعدد دارد اما یک دلیل آن عدم آشنایی معلولان و نهادهای متصدی امور آنان با دانش و حرفه کارآفرینی است. در کشورهایی که توانستهاند مشکل بیکاری معلولان را رفع کنند، در زمینه کارآفرینی معلولان برنامهریزی داشته و سالها فعالانه کوشیدهاند. هدف از نوشتن این کتاب این بود که به انتقال تجارب پرداخته و سپس درک درستی از مفهوم کارآفرینی معلولان و کمتوانان ایجاد کنم و آن را به یک مقوله آشنا تبدیل کنم. در فصل انتهایی فقط به شرح داستان و پستی بلندیهای زندگی برخی از آنان نپرداختهام بلکه درصدد بودهام تجربیات کارآفرینان معلول و بینش آنان را منتقل کنم. چرا که خواندن زندگینامه کارآفرینان الهام بخش و عبرتآموز است و زندگی کارآفرینان توانیاب انگیزه مضاعفی ایجاد میکند.