کتاب نفت، توسعهی دیرهنگام و انقلاب(۱) بدون تردید، یکی از مهمترین آثار علمی و تحلیلیای است که در خلال سالهای اخیر دربارهی پویشهای نفت و سیاست در کشورهای درحال توسعه انتشار یافته است. نویسندهی اثر نیز از نظریه پردازان نسبتاً جوان و نوآوری است که حدود ۱۰ سال در ارتباط با نظریهی اصلی مطرح شده در کتاب، پژوهش و مطالعه کرده و پیش از این نیز چندین مقالهی مهم در ارتباط با موضوع در محافل علمی منتشر نموده است. به طور کلی، مباحث مرتبط با نفت و سیاست در جهان در حال توسعه را میتوان در چهار محور عمده دستهبندی کرد که عبارتند از آثار نفت بر شکلگیری دولت و دولتسازی، آثار نفت بر ثبات و بیثباتی سیاسی، آثار نفت بر روند توسعهی اقتصادی و اجتماعی و سرانجام آثار نفت بر توسعهی سیاسی و دموکراسی(۲) کتابی که پیش روی شماست، به طور عمده به دو حوزهی نخست توجه نشان داده و تلاش کرده است روندهای دولتسازی در کشورهای نفتخیز را به پویشهای بعدی ثبات و بیثباتی در این کشورها پیوند بزند. در همین راستا، یکی از نتایج شگفتآوری که کتاب بر خلاف منطق رایج در ادبیات نفت و سیاست بر آن تأکید میورزد، این است که کشورهای نفتخیز، در مقایسه با همقطاران خود در جهان در حال توسعه، با ثباتترند و رژیمهای حاکم در این کشورها ماندگارتر بوده اند...