می خواهیم یه سفر جذاب رو با هم شروع کنیم. سفری که مقصدش حساب بانکی شماست. می خواهیم به کشف درون مون بپردازیم، مهارت های خلق ثروت مون رو بالا ببریم و زمانی به مقصدمون میرسیم که توی حساب بانکی شما یه اتفاقات خوبی افتاده باشه.
قطعاً این پرسش به ذهن تون میاد که با وجود این همه کتاب در زمینه فروش، چرا افشین گلستان بازم کتاب فروش نوشته؟
• اکثر کتاب ها ترجمه س که برخی از پیشنهاداتشون نه فقط به درد بازار ایران نمی خوره، بلکه احتمال گمراهی مخاطب، خیلی خیلی زیاده.
• از گذشته، خیلی از افسانه ها در ذهن مخاطب های ایرانی شکل گرفته که اغلب غلط هستن، افسانه هایی که ریشه هایی مثل شعر، ترانه و ضرب المثل ها دارن و نسل به نسل به ما منتقل شدن و ما رو از نتایج درخشان محروم کردن.
• اکثر کتاب ها، براساس الگوهای قدیمی بازار نوشته شدن، درحالیکه بازارهای کنونی با سرعت چشمگیر تغییرشون، روش های جدیدی رو میطلبن.
• فروش، یعنی قانع کردن یک انسان به خرید. حالا پرسش اینجاست که آیا آدمهای امروزی یا چندسال قبل رو، به یک شیوه میشه قانع شون کرد؟ قطعا پاسخ منفی هست. پس باید با تغییرات فرهنگی، شیوه ی ما هم در فروش، عوض بشه. قبلتر بازار، رو گرو گذاشتن یه نخِ سیبیل میچرخید، حالا به چِک افراد هم، اعتمادی نیست.
• در حال حاضر ابزارها و تکنولوژی های جدیدی وجود داره که اکثر اساتید فروش، به اونها اشاره نکردن. این مثل نجارِ بدون ابزار هست.
• از همه مهمتر، دلم می خواد با شما حرف بزنم. براتون بنویسم و بهتون کمک کنم که آزمون و خطاهای ۲۱سالهی حضور من در بازار رو تکرار نکنید، بلکه توی چندساعت، همه رو یاد بگیرید. خداوکیلی این اشکالی داره؟
دکتر افشین گلستان