طی سدههاست که پزشکان، فضیلتها و تکالیف حرفه شان را بازتاب داده اند و فیلسوفان و خداشناسان، درباره معماها و انتخابهای اخلاقی خاص در بهداشت مراقبت یا مراقبت بهداشتی نظیر سقط جنین، قطع عضو بدن به مقاصد درمانی، و قبول یا رد درمان و معالجه جهت طولانی کردن حیات، اقدام به تحلیل، بحث و اظهارنظر کرده اند. بنابراین، منصفانه است که گفت رشته تخصصی مدرن فکری راجع به جنبههای اخلاقی زیست پزشکی یا پزشکی زیستی به منزله یک زیرشاخه آغاز شد و بر کاربرد این رشتههای تخصصی تاکید کرد. همچنان هم رشته تخصصی معاصر اخلاق زیستی در دهه ۱۹۶۰ بر پایه دیالوگی که نه تنها میان پزشکان، خداشناسان و فیلسوفان بلکه میان سایر حرفههای بهداشت، دانشمندان طبیعی، دانشمندان اجتماعی، متفکرین حقوقی و سیاستگذاران نیز بوده است به عنوان یک پدیده بین رشته ای تر و موسع تر شروع به ظهور کرد.
دانش-واژه «اخلاق زیستی» برای نخستین بار در اویل دهه ۱۹۷۰ به وسیله زیست شناسانی که درباره کاربردهای اخلاقی ژنتیک و مداخلات اکولوژیک نگران بودند مورد استفاده قرار گرفت اما بزودی برای همه جنبههای «اخلاق زیست پزشکی» از جمله ارائه بهداشت مراقبتی، تحقیق و سیاست عمومی اعمال گردید. از این زمان به بعد، رشته تخصصی اخلاق زیستی بر دانش و اندیشه اخلاقی برگرفته از دیدگاههای برتر رشته تخصصی چندگانه تاکید کرده است؛ رشته ای که ارزش دانایی اخلاقی را از منظرهای مختلف و نیز اشتراک بسیار مسائل و معماهایی که ما مواجه با آنها میشویم را شناسایی میکند. گرداورنده کتاب دانشنامه اخلاق زیستی، وارن تی ریچ، در مقدمه آن بر چاپ بازبینی شده کتاب، اخلاق زیستی را به منزله «مطالعه نظام مند ابعاد اخلاقی-نظیر نگاه، تصمیمها، رفتار و سیاستهای اخلاقی- علوم حیاتی و بهداشت مراقبتی که تنوعی از روشهای اخلاقی را در یک مجموعه بین رشته ای بکار میگیرد.»