0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  ادوارد عزیز نشر انتشارات نگاه نوین

کتاب ادوارد عزیز نشر انتشارات نگاه نوین

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
درباره ادوارد عزیز
فرودگاه نوارک تازه نوسازی شده بود و برق می‌زد. در مسیر صف امنیتی و در انتهای هر پیچ گلدان‌هایی قرار داشت تا حواس مردم را از مدت‌زمان طولانی انتظارشان پرت کند. مردم به دیوارها تکیه زده یا روی چمدان‌هایشان نشسته بودند. همۀ آنها پیش از سپیده‌دم از خواب بیدار شده بودند؛ نفس‌هایشان را با سروصدا بیرون می‌دادند و از فرط خستگی زیر‌لب غرغر می‌کردند. وقتی خانوادۀ ادلر به جلوی صف رسیدند، کامپیوترها و کفش‌هایشان را توی سینی گذاشتند. بروس ادلر کمربندش را درآورد، آن را پیچاند و باسلیقه در یک سطل پلاستیکی خاکستری، درست کنار کفش‌های راحتی قهوه‌ای‌رنگش گذاشت. پسرانش که شلخته‌تر بودند کتانی‌هایشان را روی لپ‌تاپ و کیف پولشان پرت کردند. بندهای کتانی از کنار سینی مشترکشان آویزان شده بود؛ بروس نتوانست جلوی خودش را بگیرد و بندهای آویخته را داخل چپاند. تابلوی بزرگ و مستطیلی‌شکلی در کنار آنها قرار داشت که روی آن نوشته شده بود: همۀ کیف‌های پول، کلیدها، تلفن‌ها، جواهرات، دستگاه‌های الکترونیکی، کامپیوترها، وسایل فلزی، کفش‌ها، کمربندها و غذاها باید داخل سطل‌های امنیتی قرار بگیرند. همۀ نوشیدنی‌ها و کالاهای ممنوعه باید دور ریخته شوند. بروس و جین ادلر همراه پسر دوازده‌ساله‌شان، ادی، به دستگاه امنیتی نزدیک شدند. جردن، پسر پانزده‌ساله‌شان، تا وقتی خانواده‌اش از دستگاه رد شدند عقب‌تر ایستاد. جردن به مأمور کنترل دستگاه گفت: «من نمی‌خوام از این دستگاه رد بشم.» مأمور نگاهی به او انداخت. «چی گفتی؟» پسر دستانش را داخل جیب‌هایش فرو برد و گفت: «ترجیح می‌دم از این دستگاه رد نشم.» مأمور فریادی کشید که مشخص بود خطاب به همۀ افراد حاضر در سالن است: «آقا ترجیح می‌ده رد نشه!»
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
2.۲۸ مگابایت
تعداد صفحات
352 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۱:۴۴:۰۰
نویسندهآن ناپولیتانو
مترجم شادی حسن پور
ناشرانتشارات نگاه نوین
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۹/۱۲/۱۹
قیمت ارزی
5 دلار
قیمت چاپی
50,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۲.۲۸ مگابایت
۳۵۲ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.7
از 5
براساس رأی 9 مخاطب
5
77 ٪
4
11 ٪
3
11 ٪
2
0 ٪
1
0 ٪
5 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
4

3.5 ستاره تنها بازمانده سقوط هواپیما در کلرادو، .پسری ۱۲ ساله، غرق در حس اندوه و افسردگی است. در طول کتاب با شرح زندگی سایر مسافران هواپیما (که در ابتدا بی معنی به نظر می رسید) به مرور فکر و زندگی ادوارد و دوست صمیمی اش شای نیز شکل می‌گیرد.

4

خیلی خوب بود:) یه قسمتایی از کتاب آدم رو وادار به اشک ریختن میکنه اما باعث میشه قدر خوشبختیای خیلی ساده زندگی رو هم بدونیم چون احتمالش هست وقت زیادی نداشته باشیم...

5
حال‌خوب‌کن ✨
آرامش‌بخش 🌱
سرگرم‌کننده 🧩
تلخ ☕️
گیرا 🧲

واقعا زیباست. نویسنده انقدر خوب لحظات این کتاب رو توصیف کرده که خودتو تو اون وضعیت ببینی و با شخصیت ها ارتباط برقرار کنی. واقعا جذاب بود خیلی زیبا حتما توصیش میکنم

3

خوب بود، اتفاقات داخل هواپیما و بعد از اون رو به موازات هم و خوب پیش برده بود، حال و هوای متفاوتی داشت و گرچه غمگین بود ولی تاثیرگذار هم بود.

4

کتاب خوبیه

4.6
(12)
٪50
30,000
15,000
تومان

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
ادوارد عزیز
آن ناپولیتانو
انتشارات نگاه نوین
4.6
(12)
٪50
30,000
15,000
تومان