تو میتونی به همراه مامان و بابات خیلی کارها انجام بدی.
مثلا لوکا همیشه با پدرش فوتبال بازی میکنه یا گما همیشه با باباش از درخت بالا میره.
ولی باباها با هم متفاوتن و خیلی فرق دارن، همونطوری که بچهها باهم فرق دارن.
همینطور هم باید باشه.
بعضی از بچهها با باباهاشون کوه نوردی میکنن، خیلیها به استخر میرن، بعضیها دوچرخه سواری میکنن و بعضیها به ساحل میرن.
خیلیها هم توی خونه میمونن و کتاب میخونن و نقاشی میکنن، یا این که باهم آشپزی میکنن.
من و بابام همیشه صبحها با عجله یک صبحونهی سرپایی میخوردیم، چون که همیشه دیرمون میشد.
بعد، توی مسیر به یک کافه میرفتیم و اونجا صبحونه کاملمون رو میخوردیم…