پنتاگون بزرگترین ساختمان اداری دنیاست، ششصدوبیست هزار مترمربع مساحت، سی هزار نفر پرسنل و بیش از چهلوچهار کیلومتر کریدور دارد، ولی تنها با سه درِ رو به خیابان ساخته شده که هرکدامشان رو به یک لابی حفاظتشدهی مخصوص عابران پیاده باز میشود. من در جنوبی را انتخاب کردم، یعنی ورودی سالن اصلی، همان که به مترو و ایستگاه اتوبوس نزدیکتر است، چون از همه شلوغتر بود و کارکنان غیرنظامی آن را بیشتر از بقیه میپسندیدند و من میخواستم تعداد زیادی از کارکنان غیرنظامی اطرافم باشند، ترجیحاً صفی طولانی و بیپایان از آنها، برای اینکه امنیت بیشتری داشته باشم، عمدتاً برای جلوگیری از تیر خوردن به محض دیده شدن. در حین بازداشت همیشه اتفاق بدی رخ میدهد، گاهی تصادفاً، گاهی هم عمداً، به همین خاطر میخواستم شاهد داشته باشم. میخواستم نگاه چند نفر از افراد مستقل آنجا رویم باشد، حداقل در ابتدای کار. تاریخ آن روز را به خوبی به یاد دارم. سهشنبه یازدهم مارس ۱۹۹۷ بود و آخرین روزی بود که بهعنوان یکی از کارکنان قانونی افرادی که آن ساختمان را ساخته بودند واردش شدم...