همهی ما در کودکی احتمالا آرزوی جالب زیاد داشتیم. شغلهای آیندهی عجیب برای خودمان در نظر میگرفتیم. بیشترمان دوست داشتیم معلم شویم، خلبان و پلیس و دکتر. گهگداری آتشنشان هم در گزینهها بود. گاهی وقتا آدمهای عجیبتری پیدا میشدند و دوست داشتن دزد شوند. اما چند نفر از ماها توانستیم به شغلهای کودکیمان برسیم؟ همان شغلهایی که در بازیها غرق در نقشش میشدیم و در رویاهامان به آن فکر میکردیم.
مطالعهی سرگذشتها و روایتهای زندگی آدمهای موفق همیشه میتواند جذاب و انگیزه ساز باشد. ما در هر سنی نیاز به نیروی محرکه برای حرکت به پیشرو داریم. حالا اگر این زندگینامه و سرگذشت دربارهی یک ایرانی باشد که در غربت و به دور از خانه و خانواده بوده و با کشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده است، آن کتاب را خواندنیتر و تاثیرگذارتر میکند.
کتاب عبور از خطر قرمز داستان یک پسر بجهای است که در کودکی به همراه برادرش به انگستان فرستاده میشود تا مسیر خوشبختی و موفقیت را طی کند. برای علی ۸ ساله موفقیت یعنی مثل پدر بودن. نظامی بودن و در نظام خدمت کردن. علی یک کودک مسلمان است که از محلهی نظام آباد تهران به قلب اروپا میرود و از همان ابتدا و در مدرسهی شبانهروزی متوجه جو حاکم نژاد پرستی در آنجا میشود. از همان ابتدا با جملانی چون یک ایرانی در اینجا نمیتواند، مگر تو میتوانی؟ روبهرو شد. در این کتاب با چالشهای علی دیزایی برای رسیدن به اهدافش در کشوری دیگر آشنا میشوید. در کتاب عبور از خطر قرمز، داستان پاپوشها، دادگاهها و زندانهایی که او رفته است را در کنار عاشقانههای علی دیزایی، با یک دختر بختیاری را خواهید خواند. روایتی خواندنی و دلپذیر.
در این کتاب، حقایقی از زبان این سرتیپ سابق پلیس بیان شده که می تواند برای هر خواننده ای جالب توجه باشد. با وجود متن ساده و مخاطب پسند کتاب، بسیاری از اطلاعاتی که در آن آورده شده با ادله و منطق پشتیبانی می شوند و دامنه ی اطلاعات از محل خدمت شخص او در اسکاتلندیارد تا کاخ سلطنتی و خاندان های اشرافی بریتانیا گسترده است و در عین حال از سطح جامعه و خیابان ها و استادیوم ها نیز سخن به میان است.
این کتاب ۳۶۰ صفحهای، مخاطب خود را از خانهی پدری و حیات و بازیهای دوران کودکی و آرامش حضور در کنار خانواده، تا حضور در لندن و اتفاقات تلخ و شیرینش همراه میکند.
علی دیزایی متولد سال ۱۳۴۱ در تهران است. وی در ۸ سالگی به همران برادرش به انگستان میرود و در آنجا دیپلم عالیه ملی مدیریت بازگانی میگیرد. برای دورهی لیسانس وی به خواندن وکالت در دانشگاه سیتی لندن مشغول شد. علی دیزایی برای ادامه تحصیل به دانشگاه برونل لندن رفت و موفق به گرفتن مدرک فوق لیسانس در رشتهی جرمشناسی شد. پلیس مسلمان که علاقه و استعداد زیادی در تحصیل داشت مدرک دکترای جرمشناسی خود را از دانشگاه کمبریج دریافت کرد. او به همینقدر کفایت نکرد و اقدام به گرفتن فوق دکتری نیز کرد. عیل دیزانی در دشتهی قانون و وکالت از کمبریج، مدرک فوق دکترای خود را دریافت کرد. پایاننامه تحصیلی دکترای بینالمللی ایشان با عنوان «نقش و اثر مهم و برجسته» به موزهی ادبیات لندن اهدا شد.
این رمان در سال ۱۳۹۹ به قلم خود علی دیزایی نوشته و به همت نشر ثالث منتشر شد. انتشارات رادیو گوشه نیز با صدای گیرای پرویز پرستویی دست به انتشار نسخهی صوتی این کتاب زد. برای دانبود pdf کتاب عبور از خط قرمز و همچنین دانلود کتاب صوتی عبور از خط قرمز میتوانید به سایت فیدیبو مراجعه کرده و یا اپلیکیشن رایگان فیدیوبو را دانلود کنید.
رمان عبور از خط قرمز جز آن دسته از کتابهایی است که هر ایرانی باید آن را بخواند. روایت زندگی مردی که به رویای بچگی و شغل کودکی خود جامه عمل پوشاند و در راه رسیدن به آن با تمامی سختیها و ناهمواریها و تبعیضها مقابله کرد. خواندن این کتاب و هدیه دادن آن به نوجوانهایی که هنوز در ابتدای راه و اول مسیر هدفشان هستند توصیه میشود.
این کتاب خواندنی علاوه بر متن زیبا و خواندنی، فهرست گیرایی نیز دارد. رمان عبور از خط قرمز شامل ۳۰ فصل و یک کلام پایانی است.
وقتی وارد اتاق سپهبد آلن تیلور شدم، او مرا بازخواست کرد و گفت: «تو فکر میکنی چه کسی هستی که از فرمان مافوقت سرپیچی میکنی؟»
من هم هوشیارانه پاسخ دندانشکنی را که در ذهن آماده کرده بودم به او گفتم. ماجرای قدیمی لرد دنینگ را برای او تعریف کردم و گفتم: «برای اطلاع و راحتتر شدن کارتان، کپی این پرونده مشهور و نتیجة اون رو برای شما میفرستم. با توجه به این بند از قانون، شما نمیتونید به من دستور بدید که چه کسی رو دستگیر کنم یا به چه کسی بیشتر مظنون باشم.» فرق یک افسر حقوقدان و دانشگاه رفته با بقیه همینجا مشخص میشد. بلر دیگر به خوبی فهمیده بود که درگیری با من به نفع او نخواهد بود. در این مورد کوتاه آمد. خبر این اتفاق رسید به نیوزنایت که برنامة زنده و پر بينندة اخبار و تفسیر خبر در شبكة دو تلویزیون بیبیسی است و هرشب ساعت ده ونیم در تلویزیون بیبیسی روی آنتن میرود. مرا با یکی از حقوقدانهای افبیآی که فارغالتحصیل دانشگاهی آمریکایی بود برای بحث و مناظره روبرو کردند. هدف این بود که من با یک هم لباس خودم وارد مجادله نشوم. برنامه شروع شد. به استاد حقوقدان آمریکایی گفتم شما میخواهید جرم جدیدی را در انگلستان به وجود بیاورید به اسم «مسافرت مسلمانان و آسیایی ها؟» رسما هم میخواهید این نوع مسافرت را جرم اعلام کنید؟ یعنی هیچ مسلمان یا آسیایی حق مسافرت ندارد؟ چون ناخواسته مجرم است و این تنها به دلیل ظاهر، دین و رنگ پوست متفاوت آنهاست؟ این یک روند نژادپرستانه و سرشار از تبعیضنژادی است که عملاً ضدقانون بشریت است. گفتم من با بررسی پروندة افراد مظنون مشکلی ندارم. سالهاست که کشورهای دنیا این کار را انجام میدهند ولی شما راهش را نمیدانید. این بررسی باید بر اساس پیشینهی امنیتی فرد باشد نه رنگ پوست و ظاهرش يا دینش.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 880.۴۹ مگابایت |
مدت زمان | ۱۰:۴۱:۰۸ |
نویسنده | علی دیزایی |
راوی | پرویز پرستویی |
ناشر | رادیو گوشه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۹/۱۱/۰۷ |
قیمت ارزی | 6 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب رو راحت گوش کردم به خاطر اجرای پر احساس و جذاب آقای پرستویی ولی خود کتاب یکم زیادی تخیلی بود! فکر میکنم دایی جان ناپلئون اگر میخواست داستان مبارزات گسترده و مسلحانش با انگلیسارو بنویسه همچین کتابی مینوشت در حالی که صرفا با چند تا اوباش زد و خورد سطحی داشته :)) نویسنده خودش رو به صورت یک انسان کامل و بدون اشتباه جلوه داده که تمام عقایدش حق هستن و در همه چیز در تمام مقاطع زندگیش بهترین بوده و همیشه نفر اول و قهرمان همه ی مردم بوده و هر اشکال و ایرادی هم که تو زندگیش پیش اومده تقصیر بقیه و دسیسه و توطئه ی بدخواهانشه چون اون برای حق مبارزه میکرده و بقیه چشم دیدن این پیشرفت های اون رو نداشتن. در این شکی نیست که ایشون بالاخره با تلاش به جاهایی رسیده و موفقیت هایی کسب کرده ولی این کتاب هر چیزی بود جز یک سرگذشت صادقانه.
سرگذشت نامه بسیار خواندنی ای هست. اینکه یه نفر بتونه توی یه سیستم «سالم » اینقدر پیشرفت کنه خیلی جالبه. پرویز خان پرستویی هم انتخاب خیلی خوبیه به نظرم. هم کتابش متفاوته، هم گویندش.
عالی، من آدم سخت پسندی هستم ولی این کتاب داستان واقعی سختی های زندگی و نحوه غلبه بر سختی هاست و هنوز باید منتظر قسمت های بعدی کتاب باشیم تا ببینیم ادامه سختی های زندگی اين مرد و نحوه غلبه بر آنها چطور پیش میره. نحوه خواندن این کتاب با صدای زیبای استاد پرویز پرستویی هیجان بیشتری به کتاب میده انگار خود استاد پرستویی خود نویسنده است. درود بر نویسنده جناب استاد دیزایی و خواننده داستان استاد پرویز پرستویی.
من خودم یکسره خوندمش ولی بعد ازخواندن کتاب چیزی به شما اضافه نمیشه... یک نفر از خانواده ای بوده که ۵۰ سال پیش انقدر آگاهی و پول داشتن که بچشون را بفرستن انگلیس برای تحصیل.... از ۶ سالگی رفته... دیگه نمیشه گفت ایرانی هست مثل ما و اینکه فقط و فقط خودشرل تعریف وتبرئه میکنه در حدی نبود که پرستویی بخونه کلا جنبه سیاسی و ضد انگلیسی دلره احساس میکنم گول خوردم که این کتاب را انتخاب کردم
داستانی تکراری که در اغلب کشورها هر روز و هر روز داره اتفاق میوفته!!! باعرض پوزش فراوان خوانش جناب پرستویی رو دوست نداشتم، خیلی با تحکم و یکنواخت میخواندند. فقط یک سوال از علی آقای دیزایی! شما که اینقدر تو اون کشور مورد آزار و اذیت قرار گرفتین چرا به وطن و ایران برنگشتین؟چرا بعداز همه اون کشمکشها و بی عدالتی هایی که دیدین حتی شغ ل جدیدتون رو هم اونجا پایه گذاری کردین؟
زندگینامه ای زیبا و پر شور..تنها ایراد تکرار در بعضی جملات..و با صدای استاد پرستویی دلنشین تر و هیچ ایرادی نمایان نمیشد. ممنون از شما.
به طور کلی کتاب خوبی بود اما شخصیت داستان بیش از حد سفید و عاری از هر نکته و رفتار منفی بود چون این یک داستان خیالی نیست نمیشه قضاوت کرد اما ب طور کلی رسیدن به چنین جایگاهی نبوغ بالایی میطلبه.. و اما اقای پرستویی من صداشونو دوست دارم صداشون گرم و رسا هست اما یه جاهایی از یکنواختی تن صدا مجبور میشدم صدا رو قطع کنم و بعدا ادامه داستان رو گوش بدم.. ضمنا من هم قنادی شایسته رو بسیار دوست دارم ?
داستان جالب نیست، اتوبیوگرافی از علی دیزایی است که در آن سعی کرده است که خود را قهرمان مبارزات نژادپرستانه «جا بزند» و بابت اتهامات وارده و جرم اثبات شده خود را تبرئه کند. روایت جناب پرستوئی هم در جاهایی مثل این است که دارند مانیفست مبارزات ضد آپارتایت میخوانند! در کل به نظرم کتابهای بسیار شنیدنیتری هستند که به جای این کتاب میشود آنها را خریداری کرد و گوش داد.
عالی شده. کاش با صدای آقای پرستویی بازم کتاب بیاد. خیلی گرم و دوستداشتنیه.
ارزش يكبار شنيدن رو داره ولي بنظرم كتاب هدفمند به جهت خوشايند خواص ترجمه شده. خوانش آقاي پرستويي خوب بود خطر اسپويل شدن مشكلات ايشون بخاطر حسادت اطرافيان و به اصطلاح بلندپروازيشون بوده و ربطي به مسلمون بودنشون و ايراني بودن نداشته، كتاب پر از منم منم هست