
رویای نسیم
نسخه الکترونیک رویای نسیم به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
درباره رویای نسیم
زنگ اول بود و بچهها در کلاس شلوغ میکردند و هیاهویی برپا بود. مبصر کلاس خطکش را با صدای ناهنجاری روی میز میکوبید و از بس گفته بود بچهها ساکت خانم معلم دارد میآید، صدایش داشت میگرفت. بچهها بدون توجه به مبصر با بیخیالی یا با دوست بغل دستشان حرف میزدند و یا میخندیدند. مبصر تابلو را به دو قسمت کرده بود که یک قسمت اسم بچههایی که ساکت نمیشدند را مینوشت و در طرف دیگر اسم بچههای خوب نوشته میشد. تازه همین کار باعث سر و صدای بیشتری میشد، زیرا بچههایی که در قسمت بد تابلو بودند با داد و بیداد اعتراض میکردند که چرا اسم فلانی را ننوشتی؟ او هم دارد حرف میزند. یکی از آنها در وسط کلاس یقه مبصر را گرفته و خط و نشان میکشید که بعد از تعطیلی مدرسه حسابت را کف دستت میگذارم. همهمهای در کلاس برپا بود و مبصر از عهده اداره کلاس برنمیآمد. من هم از عشق خوردن آبنبات میوهای که با پول روزانهام از فروشگاه مدرسه خریده بودم دلخوش بودم. میخواستم دل به دریا بزنم و آبنبات میوهایم را در دهان بگذارم. دیگر تا زنگ تفریح طاقت نداشتم.
نظرات کاربران درباره رویای نسیم