
چرا حال انسان امروزی خوب نیست
روشهای موثر برای برای مواجهه با سایههای فردی، اجتماعی و سازمانی
نسخه الکترونیک چرا حال انسان امروزی خوب نیست به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
درباره چرا حال انسان امروزی خوب نیست
امید و التیام مضمون این کتاب را تشکیل میدهد. این کتاب درباره ترمیم شأن و وقار ما بهعنوان انسان و بازگرداندن زندگی خود به مرتبه کمالی است که حق ذاتی ما میباشد. ما مقام افتخارآمیز ذاتیمان را که به آن فراخوانده شدهایم از دست داده و ترک کردهایم. این موضوع انکارناپذیر است. جامعه ما دیگر اجازه نمیدهد به خود نگاه کنیم و به نتیجهای که دلخواهمان است دست یابیم. واضح است که انسان امروزی چنانچه یونگ میگوید در جستوجوی روح است. بنابراین زمان آن رسیده است که بازگشت کنیم؛ بازگشت به خود حقیقیمان. در این کتاب کوشش کردهایم چگونگی این بازگشت را نشان دهیم. در این کتاب میخواهم خوانندگانم را متقاعد کنم که اشتباهی در کار است و ما بسیار پایینتر از مرتبهای که برای انسان بودن منظور شده است زندگی میکنیم؛ درعین حال بدانیم با اینکه مشکل بسیار جدّی است، قابلاصلاح میباشد. میخواهم شما را قانع کنم که همه ما به کمالِ روحی و روانیمان که آن را «عرصه زندگی» مینامم، دعوت شدهایم. امیدوارم بتوانم در این کتاب درک و شناختمان از عرصه زندگی را اندکی وسعت بخشم؛ همچنین برای چگونگی پیمودن این راه دراز و پرپیچ و خم، پیشنهادهایی ارائه میشود. اگر تشبیهی پزشکی بهکار بگیریم، میتوان گفت بخشهای اول و دوم این کتاب مانند تشخیص بیماری هستند. آنها به ما میگویند که اشتباه در چیست و چرا اوضاع و امور اینگونه هستند. دانش، قدرت است. از اینرو اگر چگونگی و چرایی اشتباه را ندانیم و نشناسیم، نمیتوانیم کاری برای رفع اشتباه انجام دهیم. جای شکر است که ما در این بخش چندان ناآگاه نیستیم. همانگونه که گفته شد مضمون این کتاب، امید است. اما بهنظر میرسد بخش اول کتاب، این حقیقت را تکذیب میکند زیرا مانند گزارش پزشکی است که بهتازگی به وجود توموری بدخیم در بدن شما پی برده است. دانستن آن خوشآیند نیست؛ اما ضروری است. خبر خوب آنکه توموری که ما را ــ هم بهعنوان فرد و هم در بعد وسیعتر یعنی بهعنوان جامعه ــ تهدید میکند، درمانناپذیر نیست. بهرغم سرطان که در بدن منتشر میشود، در این مورد بر ماست که تصمیم بگیریم این تومور پخش شود یا نه. در آنجا به موضوع التیام بازمیگردیم. ما بهخوبی میدانیم که مشکلمان چیست. تومور روحمان ــ هم در نوع فردی و هم در نوع جمعی ــ شناسایی و قرنطینه شده است. با تکیه بر یکی از متون معنوی و کهن ــکه شناخت ما از ظلمت معنوی را روشنایی میبخشد ــ و روانشناسی کارل گوستاویونگ که بر «سایه» نهاد ما گسترده میشود، مشکل را بررسی میکنیم. این دو با هم به ما کمک میکنند تا تنگنایمان را بشناسیم. بخش دوم به بررسی وجه سایه وجودمان، بهصورت فردی و جمعی و سازمانی، میپردازد. سازمانی که برای بررسی و موشکافی این مسئله درنظر گرفتهام کلیساست. در ادامه تشبیه پزشکی، مطالبی که بعد از بخش دوم میآید به عمق میپردازد و شامل موضوع درمان میشود. جای شکر است که بیماری ما مهلک نیست. بخشهای سوم و چهارم کتاب به بررسی موضوعی میپردازد که منظور از آن رویاروی شدن با سایه و چگونگی برخورد با آن است. در حالی که میآموزیم نبرد نیک (بخش سوم) را درپیش بگیریم و اجتماع رهاییبخش (بخش چهارم) را بهعمل بگذاریم، قادر به انجام این کار میشویم. بخشهای پنجم و ششم، کتاب را با نگاهی عمیق به رسالتی که هریک از ما به آن فراخوانده شدهایم، یعنی رشد روحی و روانی خود، به انتها میرسانند. همانطور که گفته شد اصطلاح من برای این رشد که فراخوانی ضروری و بنیادین است، «عرصه زندگی» میباشد. برای آخرین بار به تشبیه پزشکیمان بازمیگردم. اگر بعد از آنکه درباره تشخیص بیماری شنیدیم، متعهد شویم که درمان تجویز شده را در پیش گیریم، آنگاه پیش شناخت، نه تنها برایمان خوب است، بلکه عالی است. در حقیقت ما خود را سالمتر از آنچه تصور میکردهایم خواهیم یافت.
نظرات کاربران درباره چرا حال انسان امروزی خوب نیست