در عصر حاضر با توجه به مسائل جهانی، منطقهای و داخلی، نیاز به بحثهای تفسیری و جلسات قرآنی، علیالخصوص پرداختن به موضوع نماز، که همه معارف دین در آن جمع گردیده است، بسیار ضروری میباشد. لیکن نباید هدف از برپایی جلسات مذهبی و کلاسهای تفسیر، صرفاً جمعآوری یک سری اطلاعات و معلومات باشد بلکه هر اندازه که از معارف قرآن در وجود انسان ذوب گشته و متجلی شود، مثمر ثمر خواهد بود.
صرف اکتفا نمودن به جمعآوری اطلاعات، بمانند این است که انسان از گلهای معطر گلستانی بچیند و داخل کیسهای ریخته و نگاه دارد، بعد از مدتی میبیند که گلها خاصیت خود را از دست داده و عطر و بویی ندارند و همه پوسیده، سیاه و دور انداختنی شدهاند. علم نیز به مثابه آن، اگر در عمل ظاهر نگردد بیارزش بوده و موجب سقوط و انحطاط انسان میشود چرا که تنها باری است بر تن او، نه یاری کننده روح و جان او:
علم چون بر دل زند یاری شود
علم چون بر تن زند باری شود
علمی که تنها بر تن بار شده باشد همانند گلهای پژمرده بیعطر و بیخاصیتی است که صاحب آن فقط به وقت صحبت کردن خوب استدلال میکند، اما اگر بخواهیم شمهای از آثار علمش را در روح و جانش، جستجو کنیم چیزی نخواهیم یافت. قرآن نیز صرفاً جهت خواندن و حفظ کردن نازل نگردیده است، چه بسیار انسانهای به ظاهر بزرگی که حافظ و تالی قرآن بودند اما نهایتاً به جایی رسیدند که خداوند آنان را در قرآن به حمار و کلب تشبیه فرمود. بنابراین تنها یاد گرفتن مفاهیم، هرگز انسان را به مقصد و مقصود نمیرساند.