سالها پیش، در یکی از شهرهای کشورِ اسپانیا، مردم زندگیِ خودشون رو با موسیقی، علم، هنر، شعر، نقشه کشی و ریاضیات میگذروندن.
مردمِ شهر مزاحم هم نمیشدن و اینطوری بدونِ هیچ مشکلی در کنار هم زندگی میکردن.
همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه بعد از گذشت سالها، پادشاه جدیدی این سرزمین رو فتح کرد.
فرمانروای جدید به محضِ اینکه روی صندلیِ قدرت نشست، اولین کاری که کرد وضعِ قوانین جدید برای مردم کشور بود…