اصالت شرح و تفسیر آیات نورانی قرآن کریم واجد سابقه و قدمتی همچون خود قرآن است زیرا از یک منظر میتوان گفت همزمان و بعد از نزول هرکدام و یا هر دسته از آیات این کتاب آسمانی بود که توضیحات و شرح تفسیر گونۀ آیههای کتاب الهی آغاز گردید. اما از آنجا که زمان نیز یکی از مفسّرین قرآن میباشد، و از سوی دیگر قرآن حکیم دریا در دریا و اقیانوس در اقیانوس است و به عبارت دیگر واجد لایههای بسیار متنوع و گوناگون میباشد؛ لذا میطلبد در هر عصر و زمان متناسب با پیشرفت هرکدام از شاخههای علوم تجربی و انسانی وهمگام با توسعۀ فهم و ادراک انسانی شاهد تطوّر تفسیرهای قرآنی باشیم به طوریکه کلیۀ مشتاقان و طالبان هدایت این کتاب فراتر از زمان و مکان از فروغ تابان این کتاب هدایت بی بهره و بی نصیب نمانند. اینجاست که باید متوقّع رشد و پویائی تفاسیر قرآن هماهنگ با تعالی علم و دانش و نیازهای فرد و جامعه و مقتضیات زمان و مکان بود.
توسعه و پیشرفت علوم انسانی درعرصههای تعلیم و تربیت و روانشناسی از یک سو، و توجه ویژه قرآن کریم به چنین عرصههایی از سوی دیگر، و تطبیق موارد مذکور با یکدیگر نه تنها پرده از حقانیت و ماندگاری این کتاب آسمانی بر میدارد و اعجاز این معجزۀ جاوید روزگار را بیش از پیش مبرهن و آشکار میدارد؛ بلکه راه را برای تسهیل بهره گیری از نکات ریز قرآنی درحوزۀ علوم فوق به مراتب هموارتر و استوارتر میسازد.
براستی قرآن کریم گلزاری بی انتها را میماند که رنگین کمانی از عطرآگینترین گلها را در اوج زیبایی درخود پرورده است که هرکدام رائحه خاص خود را دارند. لذا هر پویندۀ طریق قرآنی بسته به میزان قدرت استشمام خویش میتواند از شمیم دل انگیز هربوته ای از گل بهرهها گیرد و هر بینندۀ این گلستان بی پایان درحد فروغ دید خود خواهد توانست چشمان خویش را از انوار این مهر همیشه تابان روشن و درخشان دارد. دراین مقام است که باید با تطهیر ذات و تجهیز خود به عالیترین مراتب دانش لازم خویشتن را هرچه بیشتر مهیای دریافت نابترین گوهرهای دریای بی کران قرآن نمود. با چنین هدفی است که در این کتاب از بین تمامی علوم و دانش ها، قرآن حکیم از منظری تربیتی و روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته است، و به عبارتی از دید تعلیم و تربیت و روانشناسی به این صحیفۀ آسمانی نگریسته شده است تا آنکه نکات نغز قرآنی در چنین عرصههایی دریافت گردند و راه برای تجلی هرچه بهتر آنها در رفتار فرد و جمع فراهم آید. بمنظور وصول به چنین هدفی والا، ده جزء آخر قرآن کریم مورد تحقیق و بررسی واقع شده اند و هر جزء بالاستقلال به پژهش درخصوص یک مفهوم مرتبط با تعلیم و تربیت و یا روانشناسی اختصاص داده شده باستثنای جزء بیست و یکم و بیست و دوم که در آنها توأماً به بررسی مفهوم «سبک زندگی» پرداخته شده است. جزء بیست و سوم به بررسی «تربیت عاطفی»، جزء بیست و چهارم به «آموزش مداوم یا یادگیری مادام العمر»، جزء بیست و پنجم به «الگوی ارتباطی قرآن کریم»، جزء بیست و ششم به «عزت نفس»، جزء بیست و هفتم به «تربیت عقلانی»، جزء بیست و هشتم به «بهداشت روانی»، جزء بیست و نهم به «الگوی آموزشی قرآن کریم» و جزء سی ام به «الگوی انگیزشی قرآن کریم» اختصاص داده شده است. در بررسی هر جزء ضمن مطالعه ژرف و مکرر آیات مربوطه و مکتوب نمودن نکات مرتبط و آنگاه طبقه بندی نمودن نکات مشابه در دسته ای خاص و نامگذاری یا عنوان گذاری هر طبقه، رجوع به منابع متعدد و گوناگون فارسی و انگلیسی جهت استخراج و تشریح مبانی نظری و عملی مربوط به هر مفهوم از نظر دور نمانده است. نویسنده این مجموعه امید دارد که با افزایش مراتب شایستگی خود توفیق آن را یابد که بتواند چنین طرحی را در مورد بیست جزء دیگر قرآن کریم پیاده نموده وادامه دهد. عالیترین مراتب حمد و سپاس خدای تعالی را که توفیق انجام چنین تحقیقی را به اینجانب عطا فرمود و امید انکه همچان مرا از لطف واسعهاش بی نصیب و محروم ندارد و در تداوم چنین طریقی مقدس یاریم فرماید. همچنین مشمول الطاف ویژۀ حق باد همسر فاضل و فداکارم سرکار خانم دکتر مریم کلانتری که در عرصه و عرضۀ پژوهش، مشوق و پشتیبانم بوده اند.
سید حمیدرضا علوی