اهریمن برای نابودی ایران نقشهای بینقص کشیده است. در جلد اول رستم در هفت خوان میبینیم که ارتش ایران در یورشی برای کشوگشایی در مرزهای شمالی سراپا کور شدهاند و پادشاه کیکاووس تمام هوش و ذکاوتش را به چشمان جادوگری باخته! این اتفاقها باعث میشود دستان (پدر رستم) با ارتشی بزرگ راهی مرزهای غربی شود چون میترسد که دشمن از این موضوع باخبر شود و به ایران هجوم بیاورد. از سوی دیگر رستم و رخش، اسبش، راهی مسیر عجیبوغریب نجات ارتش ایران میشوند.