در دو دهه گذشته، تغییرات اقتصادی -اجتماعی، سرعت گسترش اطلاعات و تغییرات فناوریها و جهانیشدن اقتصاد از یکسو و عدم تناسب محتوای برنامههای آموزشی با نیازهای جامعه و مطلوب نبودن سطح دانش و مهارتهای اکتسابی دانشآموختگان (رقابت) دانشگاهها از سوی دیگر، نظامهای آموزش عالی را وارد دوران جدیدی کرده است. مشخصات اصلی این دوران جدید را میتوان در تحولات اساسی در برنامههای دانشگاهها؛ حرکت از دانشگاههای آموزش محور (دانشگاههای نسل اول) به دانشگاههای پژوهش محور (دانشگاههای نسل دوم) و به دانشگاههای نسل سوم که همان دانشگاههای کارآفرین است، دانست.
در بخش فلسفههای بازاریابی دانشگاهها نیز تغییرات اساسی رخداده است که این تغییرات را میتوان از برنامههای اکثر دانشگاهها در توجه به گروههای مختلف مخاطبین و ذینفعان خود (شامل جامعه، دانشجویان، صنعت، کارآفرینان، دولت و غیره) مشاهده نمود. دانشجویان بهعنوان افرادی که هم ورودیهای این سیستم بوده و هم خروجیهای آن، کانون اصلی توجه حوزه بازاریابی و فلسفه بازاریابی دانشگاه در عصر حاضر میباشند و در بیشتر موارد شاهد نارضایتی دانشجویان در برخورد با کادر اداری دانشگاهها هستیم که این نارضایتی میتواند علل مختلفی داشته باشد. ازجمله این علل میتوان به نداشتن اطلاعات کافی دانشجو از سیستم اداری، عدم کسب آموزشهای مناسب از سوی کارکنان در خصوص مشتری مداری و نحوه برخورد با اربابرجوع و غیره اشاره کرد.
مجموع این عوامل باعث شده است که در حال حاضر برخی از دانشجویان و اعضای هیئتعلمی از برخورد و نحوه پاسخگویی کارمندان ناراضی بوده و این برخورد نامناسب را مشکل مهمی در محیط کاری خود بدانند. نارضایتی از محیط تحصیلی دانشگاهها باعث میشود که دانشجو بهعنوان یک رکن اصلی و اساسی دانشگاهها از فعالیت در محیط دانشگاه دلزده شود و شور و شوق خود را در زمینههای آموزشی و پژوهشی از دست دهد. همچنین این شرایط باعث میشود که اساتید انگیزهای برای فعالیت هدفمند در محیط دانشگاهها نداشته باشند که این امر موجب تشدید نارضایتی دانشجو میشود. از سوی دیگر، در اقتصاد خدماتی و دانش امروزی، سازمانها به کسب یک مزیت رقابتی پایدار جهت اطمینان از رقابتپذیری خود نیاز دارند.
امروزه مزیت رقابتی مبتنی بر داراییهای نامشهودی همچون سرمایه انسانی قرار دارد و این امر بهخصوص در سازمانهای خدماتی بسیار مشهود است. در سازمانهای خدماتی عامل مهم و حیاتی در جهت کسب مزیت رقابتی پایدار سرمایه انسانی شایسته و خدمت محور میباشد، درنتیجه سازمانها باید تلاشهایشان را بر توسعه و تقویت یک فرهنگسازمانی متمرکز کنند و برای رضایت مشتریان درونی بهاندازه رضایت مشتریان بیرونی اهمیت قائل شوند؛ بنابراین برای داشتن کیفیت خدمات برتر و درنهایت رضایت مشتریان بیرونی، باید مشتریان درونی متعهد به اهداف و چشم اندازهای سازمان و دارای رفتارهای مشتری مدارانه داشته باشیم. امروزه با مطرحشدن ایده و مفهوم بازاریابی داخلی، اهمیت و نقش تعیینکننده مشتریان درونی سازمانها در موفقیت برنامههای بازاریابی بیرونی بیشازپیش روشنتر شده است.
از سوی دیگر، دانشگاه ها که یکی از انواع سازمانهای خدماتی هستند، باید بهمنظور حفظ مشتریان و جلب وفاداری آنها و کسب مزیت رقابتی، علاوه بر توجه به رضایتمندی کارکنان خود، برای شناسایی انتظارات و نیازهای دانشجویانشان نیز تلاش کنند و خدمات باکیفیت به آنها ارائه دهند. کیفیت در دانشگاه، موضوعی است که در سالهای اخیر با توجه بسیاری مواجه شده و شکل جدیدی به خود گرفته است. زیرا خدمات آموزشی، بهویژه خدماتی که از طریق دانشگاهها ارائه میشود، یکی از مهمترین حوزههای خدماتی در هر جامعهای بهحساب میآید. دلیل این امر آن است که مقدمات توسعه همهجانبه کشور، پویایی و توانایی دانشگاه در انجام دادن امور مربوط به خود میباشد و ازآنجاکه دانشگاه، نهادی آگاه، متفکر و نوآور در جامعه محسوب میشود، انتظار میرود که با ادای وظایف و رسالتهای خود بتواند گامهای مؤثری در تحقق آرمانهای جامعه بردارد و همواره کشور را به سمت پیشرفت رهنمون سازد.
همچنین بایستی بیان نمود که اگر توجه به کیفیت خدمات دانشگاهها بهطور مستمر امری ضروری به شمار میرود؛ اما عدم استفاده از روشهای علمی در ارزیابی و بهبود کیفیت خدمات آموزشی، بهرهگیری نامناسب از سرمایههای فکری جامعه و سیاستگذاری ضعیف در امر آموزش را در پی خواهد داشت.
آموزش در دانشگاه ها، رشد نقش اطلاعات و ارتباطات و تقاضا برای دانش با تحول و اصلاحات مهمی همراه بوده است؛ بنابراین، کیفیت در رأس اغلب امور قرار دارد و بهبود خدمات از مهمترین وظایف هر موسسه یا دانشگاه است. ضرورت توجه به مشتری مداری و بهبود کیفیت خدمات در دانشگاهها و مؤسسات دانشگاهی، اهمیت پژوهش و بررسی در این زمینه را نیز افزایش داده است؛ از اینرو کتاب حاضر به ارزیابی و سنجش رضایت مشتریان داخلی از کیفیت خدمات پرداخته است و ضمن معرفی و توضیح جامع در خصوص هر یک از مفاهیم در نهایت به بررسی ارتباط میان آنها میپردازد.
کتاب حاضر دارای چهار بخش است، در بخش اول مفاهیم کیفیت، کیفیت خدمات و مدیریت کیفیت خدمات و مدلهای مطرح شده در این زمینه تشریح گردیده. بخش دوم به بازاریابی داخلی اختصاص یافته و ضمن توضیح این مفهوم به طور عام بر ضرورت و اهمیت آن در دانشگاه پرداخته شده است. رضایتمندی و تعاریف مطرح در آن نیز دربخش سوم بیان گشته و در نهایت ارتباط میان متغیرها و تاثیر کیفیت خدمات و بازاریابی داخلی بر رضایت مشتریان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
لازم به توضیح است که کتاب حاضر مستخرج از طرحی پژوهشی با عنوان «ارزیابی و سنجش وضعیت رضایت مشتریان داخلی (دانشجویان، کارکنان و اعضای هیات علمی) از کیفیت خدمات دانشگاههای کشور با رویکرد بازاریابی داخلی» میباشد که در صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور به تایید رسید و مورد حمایت این صندوق قرار گرفت. از مدیران و کارکنان محترم صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور برای حمایت از این طرح پژوهشی و همچنین از اساتید، کارکنان و دانشجویانی که در این طرح همکاری داشتند، صمیمانه تشکر مینماییم.