
زندگی هیچ زمان دکمه تکرار ندارد. در واقع هیچ روزی مانند روزهای قبل نیست. اما در بسیار از مواقع انسان احساس میکند که زندگی برایش تکراری شدهاست. اما، زمانی که با دقت هرچه تمام به ساعتهای روزمان دقت کنیم متوجه خواهیم شد که تکراری وجود ندارد.
کتاب لیلی و مادرشوهر Lili and Mother in Law توسط زهره زاهدی نوشته شدهاست. این کتاب در سال 1396 توسط انتشارات آسمان نیلگون به چاپ رسیدهاست. این کتاب مجموعهای از هفده داستان کوتاه است. تعدادی از این داستانهای کوتاه توسط خود خانم زاهدی نوشته شدهاند و تعدادی نیز از زبان انگلیسی توسط زهره زاهدی به فارسی ترجمه شدهاند. این داستانها همگی راوی زندگی روزمره انسانها هستند. شخصیتهای این کتاب، داستانهایی عمیق از روزمرگیهایشان را روایت میکنند. به احتمال فراوان، بیان داستانهای روزمره جالب و کشنده نیستند. اما باید گفت در داستانهای رومزه همه انسانها نکات و درسهای بسیار مهمی وجود دارد. به همین دلیل خواندن این داستانها خالی از لطف نیست. درون مایه داستانهای این مجموعه تقریبا شبیه بهم است. داستانهای این مجموعه عبارتند از: پاکت، صورت یک فرشته، تو جای مرا گرفتی، دو میمون، لیلی و مادر شوهر، جهنم، بهشت و قاشقهای دسته بلند، انتظار نامنتظر را داشته باش، یک دوست، قورباغهها و برج، استاد ژاپنی، راز خوشبختی، ارزش یک سکه پول خرد، پیراهن زرد، وقت، گنج، درخت گرفتاری و باید بسازیم.
در اینجا به شرح چند داستان از این کتاب میپردازیم. هدف از این کار آشنایی بیشتر شما با فضای کلی داستانها است.
داستان راز خوشبختی درمورد یک پسر جوان است. مغازهداری یک پسر داشت که او را برای یادگیری راز خوشبختی راهی سفری طولانی کرد. پسر چهل روز در بیابانها و کوهها سرگردان بود. آخر سر پسر به قصر بسیار بزرگی که بالای قله کوه قرار داشت رسید و وارد قصر شد. او در تالار ورودی انسانهای بسیاری را دید که مشغول صحبت با مرد دانا بودند. پسر مجبور شد که دو ساعت منتظر بایستد. در نهایت به صحبت با مرد دانا پرداخت. او راز خوشبختی را از مرد دانا پرسید. مرد دانا یک قاشق روغن به او داد و او را به تماشای قصرش دعوت کرد. پسرک رفت و تمام قصر را گشت. او تمام مدت به قاشق و روغن داخلش خیره بود تا مبادا قطرهای از آن هدر رود. پس از دو ساعت گردش، پسرک به اتاق مرد دانا بازگشت. مرد دانا از او پرسید که آیا قالیچههای دستبافت ایرانی، نقاشیهای هنری، باغهای ایرانی و نسخ خطی روی میز را دیده است؟ پسرک که تمام مدت فقط به روغن و قاشق خیره بود هیچ چیز را ندیده بود. به همین دلیل مرد دانا او را دوباره به دیدن زیباییهای قصرش دعوت کرد. پسرک اینبار با دقت تمام به زیبایی های قصر نگاه کرد و به اتاق مرد دانا بازگشت. اینبار مرد دانا به او گفت روغن داخل قاشق چرا نیست؟ پس از آن مرد دانا به پسرک گفت: راز خوشبختی در این است که تمام زیباییهای جهان را ببینی. اما همزمان مراقب روغن داخل قاشق نیز باشی.
کتاب صوتی لی لی و مادرشوهر در سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات کتابسرای نیک منتشر شدهاست. گویندهی این کتاب صوتی فریبا فصیحی است. شما میتوانید کتاب صوتی لی لی و مادرشوهر به قلم و ترجمه زهره زاهدی، صدای فریبا فصیحی و انتشارات کتابسرای نیک را از همین صفحه درفیدیبو دانلود و تهیه نمایید.
فریبا فصیحی یکی از گویندگان نامی کشورمان است. این بانوی هنرمند فارغ التحصیل رشتهی مترجمی زبان انگلیسی است. به همین دلیل او گویندگی و دوبله بسیاری از کتابها و مطالب انگلیسی را برعهده داشته است. فریبا فصیحی کار گویندگی را از سال ۱۳۸۷ آغاز کرد. از آثار او میتوان به کتابهای جنس ضعیف، با شتاب به پیش، آزادی، جهشی در زندگی شما، ایکیگایی، نجار، مادر یک دقیقهای، قدرت هوش کلامی و ... اشاره کرد.
زهره زاهدی در سال 1330 چشم به جهان گشود. او زادهی شهر زیبای تهران است. خانم زاهدی تا دوران نوجوانی در ایران زندگی میکرد. سپس به بیروت مهاجرت کرد. علاقه او به ادبیات، نویسندگی و کتابخوانی به دوران کودکیاش باز میگردد. او از کودکی کتاب میخواند و این کار وی مورد تشویق والدینش بود. زهره زاهدی پس از اتمام تحصیلات دوران مدرسه وارد دانشگاه شد. او فارغ التحصیل رشتهی بانکداری از دانشگاه آمریکاییهای بیروت است. اما برخلاف علاقه خود رشتهی بانکداری را انتخاب نمود. اما تحصیل در این رشته مانع رسیدن خانم زادهدی به علاقهاش نشد. او پس از فارغ التحصیلی در رشته بانکداری نویسندگی را آغاز کرد. نام زهره زاهدی امروزه به عنوان نویسنده و مترجم شناخته میشود. خانم زاهدی به دلیل آشنایی کامل به دو زبان فارسی و انگلیسی مترجم بسیار خوبی است. آثار ترجمه شده توسط او بیشتر در ژانر رمان، زندگینامه، روانشناسی و ... هستند. از کتابهای نوشته شده توسط او باید از صبر کن، آریا، یک داستان عاشقانه، مسافر، لیلی و مادرشوهر ... نام برد. از آثار ترجمه شده توسط خانم زهره زاهدی میتوان به نفر بعدی که در بهشت ملاقات میکند، معجزه وجود دارد، مادرم خودم، سازگاری با تغییرات ناخواسته، مهربانتر باشیم، جز عشق راهی نیست و ... اشاره کرد.
ارزش یک سکه پول خرد
سالها پیش دوستی به همراه شوهرش دعوت شده بود تا تعطیلات آخر هفته را در منزل کارفرمای شوهرش بگذراند. آن زن به خاطر آن آخر هفته دست پاچه و ناآرام بود. رئیس بسیار ثروتمند بود، با خانهای اعیانی در مسیر رودخانه و با اتومبیلهایی که قیمت هر کدامشان بیشتر از ارزش خانه دوستم بود. اولین شبانه روز به خوبی گذشت و دوست من از اینکه توانسته بود نیم نگاهی به طرز زندگی ثروتمندان بیاندازد خوشحال بود.
کارفرمای شوهرش میزبان بسیار سخاوتمندی بود و آنها را به مجللترین رستورانها برد. دوستم که میدانست دیگر هرگز فرصت چنین زیادهرویهایی را نداشت، حسابی به خودش خوشگذراند. آن شب وقتی هر سه میخواستند وارد آن رستوران منحصر به فرد شوند. رئیس کمی جلوتر از مهمانانش قدم برمیداشت. ناگهان ایستاد و لحظاتی طولانی به پیادهرو خیره شد. روی زمین چیزی نبود به جز یک سکه سیاه شده که از دست کسی افتاده بود و چند ته سیگار. مرد همچنان در سکوت دولا شد و سکه را برداشت. آن را بالا نگه داشت و لبخند زد و سپس جوری در جیبش گذاشت که انگار گنج بزرگی پیدا کرده است. دوستم با خودش فکر کرد چه بیمعنی، این مرد چه احتیاجی به یک سکه پول خرد داشت. اصلا چرا باید وقتش را صرف ایستادن و برداشتن آن سکه میکرد.
| فرمت محتوا | mp۳ |
| حجم | 77.۷۳ مگابایت |
| مدت زمان | ۰۱:۲۲:۲۱ |
| نویسنده | گروه نویسندگان |
| مترجم | زهره زاهدی |
| گوینده | فریبا فصیحی |
| ناشر | نشر صوتی نیک |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۳۹۹/۰۸/۲۶ |
| قیمت ارزی | 4 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |