کودکی عاملی است که از جنبههای مختلف در جرمشناسی و حقوق کیفری مورد مطالعه قرار گرفته است. موضوع آسیبپذیری فرد از نظر معیار سن، علاوه بر اینکه در برخی از شاخههای علوم جنایی، جایگاه ویژهای دارد، موضوع یکی از شاخههای سیاست جنایی افتراقی است. کودکان به عنوان افرادی آسیبپذیر به گونهای خاص قربانی جرایمی به خصوص در حریم خصوصی خانواده میشوند که نمودهای آن به صورت قتل کودکان، کودکآزاری، رها کردن کودک و... بروز کرده است و کودکان به عنوان افراد بالقوه آسیبپذیر در معرض بزهدیدگی قرار دارند. بنابراین با توجه به ارتکاب جرایم علیه کودکان و خطر بزهدیدگی آنان در محیط خانواده برآنیم که کلیه اقدامات مضر بر تمامیت جسمانی و معنوی کودک که توسط والدین و سرپرستان قانونی صورت میگیرد را مورد بررسی قرار داده و راهکارهای پیشنهادی خود را در مواجهه با این جرایم بیان کنیم.
با بررسی جرایم والدین و سرپرستان قانونی علیه کودکان مشخص گردید که اگرچه جرایمی علیه تمامیت جسمانی و معنوی کودک مورد عنایت قانونگذار قرار گرفته است اما در جرمانگاری و کیفرانگاری حمایتی از کودکان با اصول ثابتی مواجه نمیباشیم و فاقد سیاست افتراقی مشخصی در حوزه جرایم ارتکابی علیه کودکان میباشیم و ضمانت اجراهای موجود برای برخورد مناسب با والدین و سرپرستان قانونی در جرایم علیه کودکان کافی و بازدارنده نیست و امکان بزهدیدگی مجدد کودک فراهم میباشد. در جهت پیشگیری از کودک آزاری و سایر جرایم ارتکابی علیه کودک، جرمانگاری رفتارهای مضر به حال او و کیفرانگاری حمایتی در حوزه خانواده ضروری است و اتخاذ سیاستهای پیشگیرانه جهت کنترل و مهار بزهکاری- بزهدیدگی کودکان الزامی میباشد. تشکیلات و ساز و کارهای لازم برای حمایت از کودکان در مقابل این گونه جرایم عبارت از تدوین قوانین کارآمد در جهت فرایند دادرسی کیفری ویژه کودکان بزهدیده، تأسیس نهاد نظارتی بر حسن اجرای قوانین مربوط به کودک مانند نهاد ناظر عالی حقوق کودکان، استفاده از مددکاران اجتماعی به منظور پیشگیری از تکرار جرم و نیز تیم تخصصی در جهت ترمیم آثار سوء جرایم بر کودک و... میباشد.