از سالهای آغازین تدریس در دانشکدههای تئاتری با مسئلهی کمبود منابع و مآخذ مرتبط با دروس طراحی صحنه و لباس درگیر بودم و چون هرمدرس تازهکار، پیجوی خواندن تا چیزی برای گفتن در کلاس داشته باشم. آن روزها مأیوسانه دریافتم که جز آنچه در زمان دانشجویی خوانده بودم و همان تمام دارایی ما بود، چیز دیگری وجود ندارد!
راهی که آن زمان برای ادارهی کلاس پیدا کردم، تدوین تجربیات عملی و تلفیق آن با کتابها و مقالات ترجمه نشدهای بود که خوانده بودم.
این معضل زمانی چهره آشکار میکرد که دانشجویانی در آستانهی پایاننامه قرار میگرفتند و جز پارهای عناوین مستعمل، به دلیل نبود کتاب و سایر مکتوبات، انتخابی برای ما وجود نداشت. در کنار این، در منابع زبان خارجی با کتابهایی روبهرو شدم که گرچه سالیانی از نشر آنها میگذشت، اما حاوی موضوعاتی بدیع و چارهساز بودند. برخی از این کتابها و مقالات را به دانشجویان مقطع پایاننامه برای ترجمه دادم، به این امید که روزی چاپ شوند و روی پیشخوانِ کتابفروشیها قرار گیرند. ظرف سه سال حاصل کار بیش از بیست پایاننامه بود که در آن ترجمه دستاویز کار قرارگرفته بود. بهرغم تلاش در زمان اندک برای تصحیح ترجمه و مطابقت با متن اصلی و ویرایش ادبی، نتیجه چشمگیر و قابل نشر نبود. لذا این مجلدهای دوستداشتنی مزین به نام دانشجویان را در قفسه به حال خود وانهادم، به امید روزی که فرصت کنم در صحت و دقت برگردانها بازنگری و آنها را به متون روان قابلفهم تبدیل کنم.
از همان روزها ایده و آرزوی داشتن مجموعهای مستقل و پربار که همهی مکنونات این رشته را به رشتهی تحریر درآورد و چراغی بر نادانستهها بتاباند، در جانم نشسته بود.
گرچه در دههای که گذشت بارقههایی از این چراغ ساطع شد و دوستان و همکاران پرتلاش و خوشفکر عناوین درخور توجهی به حوزهی مهجور و بیرونق طراحی صحنه و لباس افزودند، اما هنوز جاهای خالی زیادی هست که باید پر شود و البته این فرایندی نیست که هرگز به کمال برسد.
روزهای آغازین سال ۱۳۹۸ پیشنهاد آقای مهندس بهرام فیاضی مدیر محترم نشر قطره و فرهیختهی نامآشنای عرصهی تئاتر، آرزوی مرا به منصهی ظهور رساند و من مشتاق و سپاسگزار با راهنماییهای متکی به تجربهی ایشان کلید «مجموعهی طراحی صحنه و لباس» را زدم و به یاری فرهیختگانی دیگر که با ما همرکاب شدند، آن را به عینیت درآوردیم.
آنچه در این مجموعه به دانشجویان، مدرسان و علاقهمندان این رشته پیشکش میشود حاصل تجمیع اراده و عمل آنانی است که برشمردم. امید که کمخطا باشیم، در این راه همپایانی دیگر بیابیم و این چراغ را تا همیشه روشن نگهداریم.
منیره ملکی